امام خامنه ای مد ظله العالی
 
 
جمعه 29 شهريور 1392برچسب:سبحان الله, :: 20:7 ::  نويسنده : امیرحسین

یكی از بهترین اذكار ذكر تسبیح (سبحان الله) است كه احادیث مختلفی وجود دارند كه برای گفتن ذكر «سبحان الله» به تنهایی ثواب هایی قرار داده شده است:
۱. پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) فرمود: «هر كه صد مرتبه سُبحانَ‏ اللَّه‏ بگوید، بهتر است از راندن صد شتر [كه با خود به حج برد تا آنها را از براى خدا قربانی كند]».[۱]۲. مردی از امام علی(علیه السلام) پرسید، اى ابو الحسن! تفسیر «سُبْحانَ‏ اللَّهِ‏» چیست؟ آن حضرت فرمود: «بزرگ داشتن عزّت و شكوه خداوند، بزرگ و پاك دانستن او از هر آلایشى كه مشركین به ساحت مقدّسش نسبت دهند، لذا هر وقت بنده‏اى این كلمه را بگوید همه فرشتگان‏ براى او طلب رحمت نمایند».[۲]۳. امام باقر(علیه السلام) فرمود: «هر كس در مسجد خیف در منا صد مرتبه سبحان‏ اللَّه‏ بگوید خداوند تعالى ثواب آزاد كردن یك بنده، در نامه عمل او بنویسد».[۳]۴. امام باقر(علیه السلام) به نقل از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: «هر كس كه سبحان‏ اللَّه‏ بگوید، خداوند درختى در بهشت برایش مى‏كارد».[۴]۵. یونس بن یعقوب نقل مى‏كند كه به امام صادق(علیه السلام) عرض كردم: آیا كسى كه صد بار ذكر «سبحان اللَّه» را بگوید در زُمره كسانى است كه، «ذكر و یاد خدا را بسیار كنند؟!»[۵] فرمود: «بلى».[۶]عایشه گفت: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پیش از رحلت این ذكر را بسیار مى فرمود: (خدایا) تو را تسبیح مى كنم و به ستایش و حمد تو مشغولم، از تو آمرزش  مى طلبم و توبه مى كنمپاداش گوینده سبحان اللهامام صادق (علیه السلام) از پدر و جد بزرگوارش حضرت امام (علیه السلام) روایت مى كند: نبى اكرم (صلی الله علیه و آله) در پاسخ مسائلى كه مردى یهودى از آن حضرت پرسیده بود، ضمن حدیث طویلى فرمود: آن گاه كه بنده سبحان الله بگوید، آنچه پایین تر از عرش خداست با او سبحان الله مى گویند و به گوینده ده برابر پاداش آنها داده مى شود و چون الحمدلله گوید.خداوند نعمت دنیا را به او كرامت كند تا نعمتهاى آخرت را ببیند، و آن سخنى است كه بهشتیان هنگام ورود به بهشت مى گویند و همه سخنها در دنیا قطع مى شود به جز الحمدلله كه قطع نمى گردد و آیه كریمه (احزاب ، ۴۴): درود بهشتیان در روزى كه به دریافت و دیدار پاداش خدا نایل مى شوند، سلام است به همین حقیقت اشارت دارد.(۷)
پاداش در بهشترسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: هر كس كه سبحان الله العظیم و بحمده بگوید درخت خرمایى براى وى در بهشت كاشته مى شود.(۸)مردی از امام علی(علیه السلام) پرسید، اى ابو الحسن! تفسیر «سُبْحانَ‏ اللَّهِ‏» چیست؟ آن حضرت فرمود: «بزرگ داشتن عزّت و شكوه خداوند، بزرگ و پاك دانستن او از هر آلایشى كه مشركین به ساحت مقدّسش نسبت دهند، لذا هر وقت بنده‏اى این كلمه را بگوید همه فرشتگان‏ براى او طلب رحمت نمایند»ترازوى اعمالامیرالمۆمنین على(علیه السلام) مى فرماید: تسبیح و سبحان الله گفتن یك نیمه از ترازوى اعمال را پر كرده و الحمدلله گفتن ترازوى اعمال را سرشار مى سازد و الله اكبر گفتن فاصله میان آسمان و زمین را پر مى كند.(۹)ذكر پیامبر (صلی الله علیه و آله) قبل از رحلتعایشه گفت: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پیش از رحلت این ذكر را بسیار مى فرمود: (خدایا) تو را تسبیح مى كنم و به ستایش و حمد تو مشغولم ، از تو آمرزش  مى طلبم و توبه مى كنم



جمعه 29 شهريور 1392برچسب:افزایش رزق وروزی, :: 20:5 ::  نويسنده : امیرحسین

1-ختم سوره واقعه جهت وسعت رزق :
جهت وسعت رزق ومعيشت از شب شنبه ، هر شب سه بار سوره مباركه واقعه را بخواند وشب جمعه 8مرتبه بخواند واين عمل را پنج هفته بجاي آورد وقبل از هر بار خواندن سوره اين دعا را بخواند:

اَللَّهُمَّ ارْزُقنا رِزْقاً حَلاَلاً طَيِّباً مِنْ غَيْرِ كَدٍّ اِسْتَجِب ْ دَعْوَتَنَا مِنْ غَيْرِ رَدٍّ وَ اَعُوذُ مِنَ الْفَضِيحَتِين الفَقرا وَالدِّينِ وَاِدْفَعْ عَنِّي هَذَيْنِ بِحَقِّ الامَامِيْن الحسن وِالحُسَين بِرَحْمَتِكَ ياارحم الراحمين . فرموده اند اين ختم تاثير عجيبي دارد .

2-دعای گشایش رزق و روزی:

اللهم ارزقنی من فضلک الواسع الطیب رزقا واسعا حلالا طیبا بلاغا لدنیا و الاخره صبا و صباهنیئا مریئامن غیر کد ولا من احد من خلقک الاسعه من فضلک الواسع فانک قلب واسئلوا الله من فضله فمن فصلک اسئل ومن عطیتک اسئل و من یدک الملا اسئل

3-دعا به جهت وسعت رزق:

جهت تنگي روزي و رفع فقر 40 روز روزي يكمرتبه سوره مباركه مزمل را بخواند.

4-دعا به جهت افزایش رزق و روزی:

براى رفع فقر و جلب وسعت و باز شدن در بهشت هر روز صد مرتبه بگويد:
لا اله الا اللّه الملك الحق المبين .

5-دعای افزایش رزق وروزی:
جهت جلوگيري از فقر، بخل، مرض و براي غني شدن از نظر مادي در هر روز بين الطلوعين (بعد از طلوع فجر تا قبل از طلوع آفتاب) 10 مرتبه اسم مبارك «يا باسط» خوانده شود.

6-برای گشایش روزی صد مرتبه در روز بگوید :
یا وَهّاب

7-ختم سوره مباركه طه جهت افزایش رزق :
سوره مباركه طه را هر روز بعد از اذان صبح وقبل از طلوع آفتاب بخواند رزق او فراخ شودواز جايي كه گمان نداشته باشد خدا براي او روزي برساند ،واگر در هنگام طلئع آفتاب بخواند روزي تازه به او رسد واگر كسي اين سوره مباركه را بنويسد وهمراه خود داشته باشد در پي پي هر حاجتي برود موفق گردد ، واگر براي اصلاح بين دونفر بخواهد برود قبل از رفتن اين سوره را بخواند .

8-دعا جهت توسعه رزق از امام جواد عليه السلام:
جهت وسعت رزق مكرر گفته شود:
يا من يكفى من كل شى ء و لا يكفى منه شىء اكفنى ما اهمنى .

9-برای گشایش در هر روز 77 مرتبه بگوید :
یا غَفور یا وَدود

10-دعايى جهت زياد شدن رزق و اداءدين:
على عليه السلام فرمود: شكايت كردم به پيغمبر از قرض ، پس فرمود: بگو يا على !پس اگر به قدر كوه بزرگى قرض دارباشى خدا ادا مى فرمايد. ان شاء اللّه تعالى .
اللهم اغننى بحلالك عن حرامك و بفضلك عمن سواك .



جمعه 29 شهريور 1392برچسب:امام زمان, :: 20:3 ::  نويسنده : امیرحسین


ختم و توسل به حضرت حجه بن الحسن

زیر آسمان خارج از سقف ایستاده با حال وضو رو به قبله هفتاد بار بگوید:

یا فارِسَ الْحِجازِ اَدْرِکنی یا اَبا صالِحُ الْمَهْدی اَدْرِکْنی یا اَبا الْقاسِمِ اَدْرِکْنی وَ لا تَدَغْنی اِنّی عاجِزٌ ذَلیلٌ



جمعه 29 شهريور 1392برچسب:دعا,پدرومادر, :: 20:2 ::  نويسنده : امیرحسین
والدینی که می خواهند در «تربیت مهدوی» فرزندانشان موفق باشند و فرزندانی عاشق خدا، قرآن و اهل بیت(علیهم السلام) تربیتنمایند و آن گاه مهدی یاورانی رشید را به تاریخ بشر هدیه نمایند، باید از عامل دعا در حق فرزندانشان کمال استفاده و بهره را ببرند.
دعای پرنفوذ پدر و مادر

امام صادق (علیه السلام): «ثَلاثُ دعوات لا یحجُبنَ عَنِ اللهِ تَعالی: دُعاءُ الوالِدِ لِوَلَدِه إِذا بَرَّهُ و دعوتُهُ علیهِ إذا عَقَّهُ ، و دعاءُ المظلومِ علی ظالِمه و دعاؤُهُ لمن اِنتَصَر لهُ مِنهُ ، و رجلٌ مؤمنٌ دَعا لِاخٍ لَه مؤمنٌ واساهُ فینا ، و دعاؤُه علیه إذا لم یُواسهُ مع القدرةُ علیه ، و اِضطرارُ أخیه إلیه ؛
سه دعاست که از پروردگار در حجاب نمی ماند و قطعاً مستجاب می گردد: (نخست) دعای پدر و مادر در حق فرزندی که نسبت به والدین خود نیکوکار باشد؛ و دعای ایشان آنگاه که در حق فرزند نفرین نماید. (دوم) نفرین مظلوم نسبت به ظالم، و دعای او (مظلوم) در حق کسی که انتقام وی را از ستمگر بستاند و (سوم) دعای مومن آنگاه که دعای مرد مؤمن در حق برادر مؤمن خود که به خاطر ما، او را کمک مالی کرده باشد و نفرین او در حق برادرش که به وی محتاج شده و او می توانسته است نیازش را برطرف سازد و نکرده است »1
کلیدی ترین رمز موفقیت فرزندان
یکی از کلیدی ترین رمزهای موفقیت فرزندان در طول زندگی، دعای خیر والدین در حق ایشان می باشد. دعای پدر و مادر در حق فرزند آن گاه که از دل برآید، دعایی است که آسمان های هفت گانه را در می نوردد و بدون هیچ حجابی در محضر پروردگار به اجابت می رسد.2 از سوی دیگر نفرین پدر و مادر فراتر از ابرها به سوی پروردگار بالا می رود و سریع تر از ضربت شمشیر به اجابت می رسد.3
از این رو باید پدران و مادران با نیت های صادقانه در تربیت فرزندانی منتظر و آماده جان فشانی در رکاب حضرت مهدی، پیاپی دست دعا به سوی پروردگار بردارند و برای موفقیت خود در پرورش فرزندانی مهدی یاور دعا نمایند.
یکی از کلیدی ترین رمزهای موفقیت فرزندان در طول زندگی، دعای خیر والدین در حق ایشان می باشد. دعای پدر و مادر در حق فرزند آن گاه که از دل برآید، دعایی است که آسمان های هفت گانه را در می نوردد و بدون هیچ حجابی در محضر پروردگار به اجابت می رسد. از سوی دیگر نفرین پدر و مادر فراتر از ابرها به سوی پروردگار بالا می رود و سریع تر از ضربت شمشیر به اجابت می رسد

پدر علامه مجلسی
خاطره پدر علامه مجلسی؛ درباره استجابت دعای والدین در حق فرزند، به عنوان یک شاهد تاریخی، بسیار قابل تأمل است. آن جناب می گوید:
در سحرگاهی پس از به پایان رساندن نماز شب و به هنگام مناجات با پروردگار، حال خوشی دست داد که دریافتم اگر در آن هنگام درخواستی نمایم، اجابت خواهد شد. اندیشیدم که چه دعا و درخواستی نمایم که ناگاه صدای گریه محمد باقر از گهواره اش بلند شد. بی درنگ گفتم: «پروردگارا، به حق محمد و آل محمد (صلوات الله علیه و آله) این کودک را از مبلّغان دینت، ناشران احکام پیامبرت و از یاران امام زمانت قرار ده و در این راه او را به توفیق های بی پایان نایل گردان!»4
سرافرازی شیعه در طول تاریخ مدیون تلاش های احیا گرانه علامه محمد باقر مجلسی؛ است.
از این رو والدینی که می خواهند در «تربیت مهدوی» فرزندانشان موفق باشند و فرزندانی عاشق خدا، قرآن و اهل بیت: تربیت نمایند و آن گاه مهدی یاورانی رشید را به تاریخ بشر هدیه نمایند، باید از عامل دعا در حق فرزندانشان کمال استفاده و بهره را ببرند.
1173 سال است که رادمردی الهی منتظر به ثمر رسیدن 313 سردار و تربیت یافتن یاورانی مخلص و کامل است. دعا نماییم که خانواده های ما مهد پرورش آن سرداران و این مهدی یاوران گردد و به زودی آن امام نور را از انتظار به درآورد!


جمعه 29 شهريور 1392برچسب:دعای توسل,دعای فرج, :: 20:1 ::  نويسنده : امیرحسین
استجابت دعا، مانند هر پدیده ی دیگری، قوانین آداب و شروطی دارد که با وجود آن آداب و شرایط است که دعا به اجابت می رسد و اگر آن شرایط موجود نباشد، یا مانعی در استجابت آن باشد که ما به آن علم نداریم، اگر چه سریع الاجابة ترین دعا هم باشد، باز ممکن است مورد اجابت واقع نشود.
به هر حال چون ذکر متن دعاها در این خلاصه مقدور نیست، فقط به ذکر اسامی چند مورد که دارای اهمیت خاص هستند اشاره می شود:
1, دعای توسل:
محمد ابن بابویه دعای توسل را از ائمه (علیه السلام) نقل کرده و گفته است که این دعا را در هیچ امری نخواندم، مگر آن که اثر اجابت آن را به زودی یافتم دعای توسل از دعاهای مشهور است که در شب های چهارشنبه خوانده می شود. در این دعا با توسل به چهارده معصوم (علیه السلام) و واسطه قرار دادن آن ها به درگاه الاهی پس از اتمام دعا، حاجت خود را از خدا در خواست می کنیم. جملات صدر و ذیل آن چنین است: ”اللهم انی اسئلک و اتوجه الیک بنبیک نبی الرحمة…” ؛ خدایا من از تو می خواهم و روی می آورم به سوی تو، به پیامبرت، پیامبر رحمت… ”یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله” ؛ ای آبرومند نزد خدا، شفاعت کن برای ما نزد خدا.
اسم اعظم خدای تعالی آن است که افتتاح او ” الله”   و اختتام او ” هو”   است، هر که اسم اعظم خدای تعالی را روزی یازده بار ورد خود قرار دهد، هرآینه هر امر مهمّ جزئی و کلّی برای او آسان شود و آن اسم اعظم پنج آیه از پنج سوره مبارکه بقره، آل عمران، نساء، طه و تغابن است، با این ویژگی که حروف آن نقطه ندارد و تغییری در اعراب آن ها صورت نمی گیرد
2, دعای فرج:
کفعمی در کتاب بلد الامین دعایی از حضرت علی (علیه السلام) نقل کرده که اگر شخص گرفتار، ترسیده، نگران و غم دیده، آن را بخواند، حق تعالی گشایش در کار او ایجاد می نماید، که ابتدا و انتهای این دعا چنین است:
”یا عماد من لا عماد له…” ؛ ای پشتیبان کسی که پشتیبان ندارد… ”و افعل بی ما انت اهله” ؛ با من چنان کن که تو اهل آنی و آن گاه پس از دعاء حاجت خود را بطلبد.
3, دعای اسم اعظم:
سید علیخان شیرازی در کتاب کلم طیب می نویسد: اسم اعظم خدای تعالی آن است که افتتاح او ”الله”  و اختتام او ”هو”  است، هر که اسم اعظم خدای تعالی را روزی یازده بار ورد خود قرار دهد، هرآینه هر امر مهمّ جزئی و کلّی برای او آسان شود و آن اسم اعظم پنج آیه از پنج سوره مبارکه بقره، آل عمران، نساء، طه و تغابن است، با این ویژگی که حروف آن نقطه ندارد و تغییری در اعراب آن ها صورت نمی گیرد:
الف. ”الله لا إله إلا هو الحی القیوم … ”  تا آخر آیة الکرسی.
ب.”الله لا اله الا هو …نزل علیک الکتاب …” .
ج. ”الله لا إله ان هو لیجمعنکم …” .
د.”الله لا إله ان هو له الاسماء …” .
ه.”الله لا إله الا هو و علی إلله…” .
دعایی دیگر از امام جعفر صادق (علیه السلام) که هر کس یا رب یا الله بگوید به گونه ای که تا نفس او قطع شود، گفته می شود لبیک حاجت تو چیست؟
4, دعای مقاتل بن سلیمان از امام سجاد (علیه السلام):
امام سجاد (علیه السلام) به مقاتل بن سلیمان، دعایی را تعلیم داده، که مقاتل می گوید: هر کس این دعا را صد بار بخواند، دعایش مستجاب خواهد شد. ابتدا و انتهای این دعا چنین است:”الهی کیف ادعوک و انا…” ؛ خدایا چطور بخوانم تو را و حال من منم… . ” تفرج عنی فرجا عاجلا غیر اجل نفسک و رحمتک یا ارحم الراحمین”  گشایش فوری بدون مدت دار، به من عطا کن به فضل و رحمت خودت، ای مهربان ترین مهربانان.
5, دعای سریع الاجابة:
کفعمی در بلدالامین دعایی از امام موسی کاظم (علیه السلام) نقل کرده و فرموده: عظیم الشأن و سریع الاجابة است که جملات صدر و ذیل آن چنین است: ”اللهم انی اطعتک فی احبّ الاشیاء الیک و هو التوحید” ؛ خدایا من تو را اطاعت کردم در آن چه بیشتر دوست داری و آن یگانه دانستن تو است. ”و ارزقنی من حیث احتسب و من حیث لا احتسبه، انک ترزق من تشاء بغیر حساب” ؛ روزی ام ده، از آن جا که گمان می برم و از آن جا که گمان نمی برم؛ زیرا تو هر که را بخواهی بی حساب روزی می دهی؛ پس از اتمام دعا حاجت خود را بطلب.
6, دعایی از امام صادق (علیه السلام) وارد شده که فرمود: هر کسی ده بار یا الله بگوید، به او گفته می شود، لبیک، حاجت تو چیست؟.
7, دعایی دیگر از امام جعفر صادق (علیه السلام) که هر کس یا رب یا الله بگوید به گونه ای که تا نفس او قطع شود، گفته می شود لبیک حاجت تو چیست؟.
همه این دعاها را مرحوم شیخ عباس قمی در کتاب مفاتیح الجنان، فصل پنجم آورده است.
لازم به تذکر است که برای حاجت های خاص، دعاهای خاصی وارد شده است که برای کسب اطلاع از آن ها می توانید به کتاب مفاتیح الجنان مراجعه کنید.


جمعه 29 شهريور 1392برچسب:5ذکرمجرب,دعا, :: 20:0 ::  نويسنده : امیرحسین
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: ذکر «سبحان الله و الحمد الله و لا اله الاّ الله و الله اکبر» را زیاد بگوئید.چون در قیامت این اذکار با گروهی از فرشتگان و محافظ از پیش رو و پشت سر خواهند آمد. و این اذکار باقیات و صالحات می باشند.
در حالی که اهل دنیا دائم به ذکر دنیا مشغول اند و در لذت های دنیوی غوطه می خورند،اهل ایمان تمام لذت شان از یاد خدا است و در اطاعت خدا غوطه ورند. ذکر از بهترین وسایل برقراری ارتباط با حضرت حق جلّ شأنه می باشد. یاد الهی از نزدیکترین مسیرهای قرب و نزدیکی به پروردگار این عالم است. اوقات اشتغال به ذکر خداوند متعال نیز از شیرین ترین حالتها و لذّتهای بندگان مؤمن است.
ذکر نیز مانند تمام امور مهم شرعی دارای تقسیمات، ضوابط و شرایط خاصی است که رعایت این امور برای بهره بردن صحیح لازم است.
معنای حقیقی ذکر و یاد خدا آن است که انسان در هر موقعیتی که هست در حال اطاعت و بندگی خداوند باشد و خدا را فراموش ننماید. تمام اعمال و آداب بندگی خداوند یاد خدا به معنای وسیع و حقیقی کلمه محسوب می شود و مهم هم این است که انسان در تمام زندگی خود اهل ایمان و بنده خدا باشد. ذکر زبانی هم در صورتی موثر است که به معنای وسیع کلمه انسان ذاکر خدا و بنده واقعی حق تعالی و مطیع او باشد.
آثار ذکر بر روح و روان
یكی از زیباترین جلوه های ارتباط عاشقانه با خدا و اساسی ترین راه های سیر و سلوك ، ذكر است؛ یعنی مترنّم بودن زبان و قلب انسان به اسماء حُسنای الهی و شاداب نگه داشتن گل روح در زیرباران یاد حق.
ذكرخدا، از یادبردن هستی محدود خویش در رهگذر یاد اسمای الهی است و تداوم و استمرار آن زنگار گناهان را از روی دل می زداید؛ زیرا غفلت و فراموشی حق تعالی ، ساحت دل را مكدّر می كند.ذكر خداوند آثار و ثمرات اعجاب آور و باشكوهی دارد كه هریك از آنها در سازندگی روحی و اخلاقی انسان تأثیر به سزایی دارد. این آثار عبارتنداز:

1- یاد خدا نسبت به بنده
اولین اثر یاد خدا این است كه خدای متعال نیز انسان را یاد می كند. «مرا یادكنید تا شمارا یادكنم ».
2- روشنی دل
خداوند؛ ذكرخویش راموجب نورانی شدن و بیداری دل ها می داند. مردن دل وافسردگی ازهولناك ترین سیه روزی هاست.
یكی از موثرترین عوامل علاج مرگ دل و احیای دوبارة آن، پناه بردن به ذكر خداست؛ ذكرحق نور است و مداومت درآن ، قلب را از تاریكی و ناامیدی و قساوت نجات می دهد.
3- آرامش قلب
به تعبیر قرآن طمأنینه و سكون قلب از جمله آثار مستقیم یاد خداست. «كسانی كه ایمان آورده اند و دل هایشان به یاد خداست، بدانید تنها با یاد خدا دل ها آرام می گیرد.»
4- خشیت و ترس از خدا
از جمله آثار یاد خدا برای مومنان، خداترسی و خشیت می باشد. قرآن در این زمینه می فرماید: «تنها مومنان هستند كه هرگاه یاد خدا به میان آید، دل هایشان ترسان شود».

یكی از موثرترین عوامل علاج مرگ دل و احیای دوبارة آن، پناه بردن به ذكر خداست؛ ذكرحق نور است و مداومت درآن ، قلب را از تاریكی و ناامیدی و قساوت نجات می دهد
5- بصیرت یافتن و شناخت شیطان
یكی از عوامل اصلی سقوط انسان و سیه روزی او، افتادن به دام های ناپیدای شیطان است و ذكر حق به انسان بصیرتی می دهد كه وسوسه های پنهان و دام های ناپیدای شیطان را به سهولت بشناسد و در دام او نیفتد.
6- بخشش گناهان
از آثار و ثمرات اخروی یاد خداوند ، مغفرت الهی می باشد كه شامل حال یادكنندگان خدا می گردد و اضافه برآن ، خداوند وعده اجر و پاداش بزرگ نیز به ایشان داده است.
7- حكمت و علم
یكی دیگر از ثمرات ذكر ، پختگی عقل و كمال و حكمت است. ذكر باعث فروزان شدن قوه ادراك انسان و جوشش فكر و اندیشه می شود. جان فرد شایستگی این را پیدا می كند كه منعكس كننده حقایق غیبی در خود گردد و خداوند به اندیشه و عقل این افراد مدد رساند.

 

در روایات و احادیث ما به جایگاه مهم ذکر و برخی اذکار شریف و آثار مهم آنها تصریح شده است که به برخی از آنها اشاره می نمائیم.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به اصحابشان فرمودند: آیا می خواهید شما را به بهترین و پاکیزه ترین کارهایتان نزد پروردگارتان، و رفعت دهنده ترین اعمال در درجات معنویات، و آنچه برای شما بهتر از درهم و دینار است، و آنچه بهتر از روبرو شدن با دشمنان و مقابله با آنهاست، راهنمایی کنم؟ همگی گفتند: آری ای رسول خدا صلی الله علیه و آله، ایشان فرمودند: آن ذکر کثیر خداوند متعال است. 1

1-ذکر تسبیحات اربعه:
1ـ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: پنج چیز است که چقدر در میزان سنگین اند؛ گفتن سبحان الله و الحمد الله و لا اله الاّ الله و اللّه اکبر و فرزند شایسته ای است که از مسلمانی بمیرد و او در مرگ آن فرزند دامن صبر از دست ندهد و به حساب خداوند منظور بدارد. 2
2ـ امام صادق علیه السّلام فرمودند: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: ذکر «سبحان الله و الحمد الله و لا اله الاّ الله و الله اکبر» را زیاد بگوئید. چون در قیامت این اذکار با گروهی از فرشتگان و محافظ از پیش رو و پشت سر خواهند آمد. و این اذکار باقیات الصالحات می باشند.3
2- تسبیح (سبحان الله)
1ـ شخصی از امام علی علیه السّلام درباره تفسیر «سبحان الله» پرسید. امام فرمودند: این ذکر تعظیم و منزه دانستن خداوند است از آنچه مشرکین می گویند. و اگر بنده ای آن را بگوید؛ تمام ملائکه بر او صلوات می فرستند.
2ـ امام صادق علیه السّلام فرمودند: ابلیس گفت: پنج کار است که در آنها من هیچ حیله ای ندارم و سایر مردم در قبضه من هستند:...و کسی که زیاد در روز و شب تسبیح سبحان الله می گوید و ...4
3ـ امیرالمؤمنین علیه السّلام: هرکس روزی سی مرتبه تسبیح ( سبحان الله) بگوید: خداوند هفتاد نوع بلا که کمترین آنها فقر است را از وی دفع می نماید.5
3- تهلیل(لا اله الاّ الله)
1ـ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: خداوند فرمود: (لا اله الاّ الله) قلعه من است و هرکس در آن داخل شود، از عذاب من در امان است.6
2- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: کلمه (لا اله الاّ الله)بهاء و قیمت بهشت است.7
3 ـ امام صادق علیه السلام فرمودند: ذکر (لا اله الله و الله اکبر) را زیاد بگوئید، چون در نزد پروردگار چیزی از این دو ذکر محبوبتر نیست.8

امام صادق علیه السّلام فرمودند: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: ذکر «سبحان الله و الحمد الله و لا اله الاّ الله و الله اکبر» را زیاد بگوئید. چون در قیامت این اذکار با گروهی از فرشتگان و محافظ از پیش رو و پشت سر خواهند آمد. و این اذکار باقیات و صالحات می باشند
تحمید(الحمد الله)
1 ـ از ائمه سفارش به زیاد گفتن (الحمد الله) در همه حالات اعم از نعمت یا مصیبت شده است.9
2ـ امام باقر و صادق علیهماالسّلام فرمودند: هر کس(الحمد الله کما هو اهله) بگوید، نویسندگان آسمانها مشغول می گردند.10
ذکر(لا حول و لا قوّة الاّ بالله العلی العظیم)
در فضیلت این ذکر آمده است که آن از گنجهای بهشت است. و شفای از نود و نه بیماری و درد است که کمترین آنها همّ و گرفتاری است.
امام صادق علیه السّلام فرمودند: اگر غمها پیوسته به تو روی آورد، پس بگو (لا حول و لا قوّة الاّ بالله). و نیز روایت شده است فرزند یکی از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله به اسارت دشمن در آمد. وی نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و از این غم شکایت نمود. رسول خدا صلی الله علیه و آله به او امر کردند که زیاد و در همه حال ذکر (لا حول و لا قوّة الاّ بالله) بگوید او نیز اطاعت کرد و پس از مدّتی پسرش به همراه صد شتر در هنگامی که مشرکان از وی غافل شده بودند، بازگشت.11
استغفار :
یکی دیگر از ذکرهای بسیار مهم استغفار است که مشهورترین صیغه آن (استغفر الله ربی و اتوب الیه) که از آثار آن بخشش گناهان، گشایش در رزق و حتّی سبب بچه دار شدن است.12
یکی دیگر از اذکار مهّم دعاء مکروب یا ذکر یونسیّه است و آن ذکر (لا اله الاّ انت سبحانک انّی کنت من الظالمین) است. که برای این ذکر آثار فراوانی ذکر شده است که ما در مبحثی جداگانه به طور مفصل به آن پرداخته ایم . که قابل مراجعه برای شما عزیزان هست.

نکته قابل توجه این که آنچه در بحث ذکر مهّم و در درجه بالاتری از نظر کیفیت است ذکر قبلی است نه ذکر لسانی بدون توجّه. و دیگر آن که این ذکر گفتن لطمه ای به سیر طبیعی زندگی ما نزند و ما تنها برای قرب الهی و زنده نگه داشتن یاد خدا در تمام ساعات و حالات عمر خویش به آن بپردازیم نه کسب قدرتها و ارضای هواهای نفسانی که امری ناپسند و مذموم است



جمعه 29 شهريور 1392برچسب:خواص سوره مریم, :: 19:59 ::  نويسنده : امیرحسین

مریم؛ نوزدهمین سوره قرآن است كه مكی و 98 آیه دارد.
در فضیلت این سوره از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده: «هر كس سوره مریم را قرائت نماید به تعداد تصدیق كنندگان و تكذیب كنندگان حضرت زكریا و یحیی و مریم و عیسی و موسی و هارون و ابراهیم و اسحاق و یعقوب و اسماعیل ده حسنه به او عطا می شود و به تعداد كسانی كه برای خداوند فرزند قایل شده و قایل نشده اند نیز ده حسنه به او داده می شود.1

همچنین از ایشان نقل شده است: «به كسی كه سوره مریم را قرائت كند، ده برابر تعداد كسانی كه پیامبران و رسولان نام برده شده در این سوره را تصدیق یا تكذیب كردند، حسنه و درجه داده می شود كه هر درجه ای، هزار هزار مرتبه بزرگ تر از ما بین زمین و آسمان است و به همین تعداد، همسران بهشتی در فردوس به او داده می شود و در روز قیامت، همراه متقیان در اولین گروه سابقین، محشور می شود.2
از ابان بن عثمان نقل شده كه حضرت صادق علیه السلام فرمودند: هر كس به خواندن سوره مریم مداومت كند نمیرد تا اینكه برسد به آنچه او را بی نیاز سازد، از جان و مال و فرزند. و نیز در آخرت از یاران عیسی بن مریم علیهم السلام باشد و در آن روز دارای سلطنتی شود مثل سلطنت سلیمان در دنیا.3
آثار و بركات سوره
1) زیاد شدن خیر و بركت
روایت از امام صادق علیه السلام: «هر كس سوره مریم را بنویسد و آن را در ظرفی شیشه ای كه دهانه تنگ دارد گذاشته و در منزلش بگذارد خیر خانه و روزی اش زیاد شود و در خوابش چیزهای خوب می بیند.»4
2) ترس از فرد قدرتمند
امام صادق علیه السلام فرموده اند: «هركس بر شخصی وارد شود كه از او خوف و ترس دارد هنگام مواجهه با او حروف «ك ه ی ع ص» را یكی یكی گفته و بعد از گفتن هر حرف یكی از انگشتان دست راستش را ببندد، آنگاه حروف «ح م ع س ق » را یكی یكی گفته و انگشتان دست چپش را ببندد و دو دست خود را مشت كند، آنگاه آیه 110 سوره طه «و عنت الوجوه للحی....ظلماً» را قرائت نماید و هنگام روبه رو شدن با آن شخص دو دستش را بگشاید هیچ آسیبی از جانب وی به او نخواهد رسید.5
3) خواب خوش
در تفسیر البرهان به نقل از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و اله وسلم آمده است: «هر كس سوره مریم را نوشته و به همراه خود داشته باشد، در خوابش جز چیزهای خوب نمی بیند و اگر بر دیوار خانه نوشته شود از خطرات حفظ شده و آنچه در خانه است در امنیت می باشد و اگر خائف، آن را بشوید و بنوشد امنیت یابد.»6
4) دفع دشمن
در حاشیه زادالمعاد آمده است برای دفع دشمن «كهیعص» را 775 بار بخواند كه به نتیجه خواهد رسید.7
5) پیدا شدن همسر مناسب
اگر این سوره را بنویسند و بشویند و آبش را بر دختر ریزند او را شوهر پیدا شود.8
6) بهبود سردرد
جهت رفع سردرد و میگرن آیات [5-1] سوره مریم و آیه[29] سوره فتح را بخواند برطرف خواهد شد



جمعه 29 شهريور 1392برچسب:دعا, :: 19:57 ::  نويسنده : امیرحسین
از حضرت علی (ع) منقول است که فرمود: هر کس که صد آیه از هر
جای قرآن بخواند، بعد هفت مرتبه «یا الله» بگوید،
اگر بر صخره هم دعا کند، خداوند متعال آن را می شکافد.
***
از امام هادی (ع) روایت شده که فرمود: من در بسیاری از
اوقات خدا را با این دعا می خوانم، و از درگاه خداوند
خواسته ام که هر کس در کنار قبرم، این دعا را بخواند،
خداوند او را ناامید نکند، و آن دعا این است:
یا عدتی عند العدد، و یا رجائی و المعتمد،
و یا کهفی و السند، و یا واحد و یا واحد، و
یا «قل هو الله احد» اسئلک اللهم بحق من خلقته
من خلقک و لم تجعل فی خلقک مثلهم احدا،
صل علی جماعتهم، و افعل بی کذا و کذا (حاجت دعا کننده ذکر شود)
ای یاور من هنگام یاری ها، و ای امید
و اعتمادگاه من، و ای پناهنگاه و تکیه گاه استوار،
و ای یکتا و ای بی همتا، و ای «قل هو الله احد»
از درگاهت مسئلت دارم به حق آن مخلوقاتی
که هیچکس را در مقام مانند آنها نیافریدی،
بر جماعت آنها رحمت فرست. و فلان رحمت
و فلان رحمت و فلان نیازم را برآور
***
قرائت دعای سمات در آخر روز جمعه نزدیک
غروب برای قضای حوائج و خصوصا برای دفع
دشمنان بسیار مجرب است.
و استجابت دعا بعد از قرائت به مدت 40 روز از یقینیات است.
منبع:از کتاب الف ختم و ختم. علامه نصراللهی بروجردی
***
ذکری برای استجابت دعا
اللهم إنی أسئلک باسمک العظیم الأعظم الأجل الأکرم
المخزون المکنون النور الحق البرهان المبین
الذی هو نور مع نور و نور من نور و
نور فی نور و نور فی کل نور و نور
فوق کل نور و نور تضیئ به کل ظلمة ویکسر
به کل شدة وکل شیطان مرید وکل جبار عنید
لاتقر به أرض ولایقوم به سماء ویأمن به کل
خائف ویبطل به سحر کل ساحر وبغی کل
باغ وحسد کل حاسد ویتصد لعظمة البر والبحر
ویستقل به الفلک حین یتکلم به الملک فلایکون
للموج علیه سبیل وهو اسمک
الأعظم الأعظم الأجل الأجل النور الأکبر الذی
سمیت به نفسک واستویت به علی عرشک
وأتوجه إلیک بمحمد وأهل بیته وأسئل بک
وبهم أن تصلی علی محمد وآل محمد ومحمد أن
تفعل بی کذا و کذا ـ و بجای کذا و کذا حاجت بخواهد.
منبع:مفاتیح الجنان مرحوم عباس قمی
***
برای استجابت دعا قبل از اذان صبح یا بعد از
نمازنافله صبح (بعد از اذان) 180 مرتبه
ذکر "یا سمیع"
خوانده شود. تعداد کبیر این ذکر
180 و تعداد وسیط آن 18 وتعداد
صغیر آن 9 می باشد .
***
اگر کسی اسم مبارک "یا سمیع" راروز
پنجشنبه بعد از نماز 500 بار بخواند هر دعا
و حاجتی که خواهد روا گردد. و اگر
قاری به این قیام کند مستجاب الدوةگردد. و هر
روز به طریق اوراد چهارصد و دو نوبت
بخواند "یا سَمیعُ یا بَصیر"هرگز به
هیچ چیز محتاج نشود و رسوا نگردد
و دعاهای او مستجاب شود
و صفای باطن او را حاصل گردد.
***
هر که در وقت دعا 70 بار
اسم مبارک"یابدیع" رابخواند دعای وی
مستجاب شود.
***
اگر کسی بعداز فراغ از نماز دستها را بردارد
و هفت نوبت این اسم مبارک "یا وهاب"
رابخواند و حاجت بخواهد البته دعای او مستجاب است.
***
مداومت بر اسم مقدس
" سمیع الدعا ومجیب الدعا"
موجب
استجابت دعاست.
***
جهت رفع حاجات هر روز 350 مرتبه
ذکر "نعمالمولی و نعم النصیر" خوانده شود.
***
جهت رفع حوائج مهم (یک یا چند حاجت)، کمی بع
د از طلوع آفتاب
روز جمعه یا در صورت موفق نشدن، بعد از نماز
ظهر و عصر
روز جمعه، 1001مرتبه خواندن اسم مبارک
"المجیب" بسیارمجرب است.
***
هر کس 1001مرتبه اسم
مبارک "المجیب" بگویدو به درگاه خداوند عرض
حاجت نماید، مأیوس نگردد.
***
بعضی گفته اند هر کس در آخر هر
دعایی 26 مرتبه بگوید"یاسَریعُ یا مُجیبُ" دعایش
به اجابت می رسد.
***
هر که 110 بار اسم مبارک" المجیب" رابگوید
و حاجت خود را بخواهد حاجاتش برآورده شود و هر که
دایم مداومت کند ایمن ماند از نکبات دنیا.

***

اگر مهمی داری دریک مجلس 90000 بار این اسم را
بخوان که دعای شما مستجاب خواهد شد.و اگر میسّر نشد
بایستیکه 19000 بار این اسم را بخواند.
***
هر که خواهد مستجاب الدّعوه شود هر روز 66 بار این
اسم را بگوید و در آخر این دعا
را بخواند: اِسْتَجِبْ دَعَواتی کُلّها یا ذَالجَلالِ وَ اْلاِکْرام

همه دعاهای او مستجاب گردد.

***
هر که هر شب اسم مبارک "باقی" را100 بار بخواند
و شب جمعه 1000 بار بخواند خداوند دعای او را
مستجاب سازد.
***
به جهت استجابت دعا، آن را با "یاذالجلال والاکرام"
ختم نمایید.

***

هرکه در سجده 21 مرتبه نام مقدس
"یا ذوالجلال و الاکرام" رابگوید
و حاجت بخواهد روا می شود.
***
به جهت برآورده شدن حوائج، مداومت
بر ذکر "یا ذالجلال و الاکرام" به تعداد
حداقل 9 مرتبه در روز فراموش نشود.
***
هر که اسم مبارک "یا کَریم" راچندان بگوید
که در خواب رود ملائکه بر وی دعا کنند و دعای
ملائکه سریع الاجابت است.
***
هر که هر روز 130 بار
"یا دَلیلَ الْمُتَحَیّرینَ وَ یا غِیاثَ الْمُستَغیثینَ اَغْثِنی"
بگویدو باز بر سر دعوت رود چون تمام کند دو رکعت

نماز حاجت بگذارد و طلب مراد کند خداوند حاجتش
را روا کند.



خروج نظامیان امریكایی از عراق یکی از رویدادهایی است که اگرچه اهمیت این موضوع در داخل كشورمان به اندازه كافی تبیین نشده اما یك خروج بی‌سابقه حداقل از زمان جنگ جهانی دوم به بعد است.

به گزارش رجانیوز، جنگی که امریكا ۹ سال پیش در عراق به‌راه انداخت، در حالی هفته گذشته با خروج آخرین گروه از نظامیان امریكایی از مرز کویت پایان یافت که انتقادهای نه چندان پر سر و صدا از تن دادن اوباما به خواست دولت عراق مبنی بر خروج نظامیانش از این کشور در رسانه‌های امریكا منتشر شد.

این در حالی بود که نتیجه این جنگ ویرانگر برای امریكا، چهار تریلیون دلار هزینه نظامی به همراه ۴۵۰۰ کشته و برای مردم عراق، بیش از یک میلیون و 400 هزار قربانی و کشوری ویران بود.

امریكا که پس از جنگ جهانی دوم در هر کشوری که به صورت نظامی وارد شده بود -از ژاپن و کره گرفته تا کویت و عربستان- به بهانه پایگاه‌های نظامی‌اش نیروهای ارتش خود را در آن کشور باقی گذاشته بود، این بار در عراق مجبور شد، بیش از ۵۰۰ پایگاه نظامی خود را تعطیل و همه نیروهای نظامی خود را که در بیشترین حالت به ۱۷۰ هزار نفر هم رسیده بودند، از این کشور خارج کند تا مردم عراق، ثمره استقامت دولت مردمی خود را بر پافشاری بر خروج نیروهای خارجی در این کشور بچشند.

این خروج ذلت‌بار که خود امریكا به یکی از بزرگ‌ترین شکست‌های نظامی امریكا در تاریخ این کشور و هم‌ردیف با جنگ ویتنام تبدیل شده، بار دیگر بر مواضع دقیق و رویکرد هوشمندانه رهبر معظم انقلاب صحه گذاشت و مشخص کرد اگرچه رسانه‌های غربی تلاش می‌کنند تا سخنان و مواضع ایشان را سانسور كنند اما آنچه در واقعیت در جریان است، نشان از سیاستمداری هوشمند و باتدبیر دارد که فارغ از جنبه مذهبی و علمی خود، با تیزبینی ویژه‌ای تحولات منطقه را زیرنظر دارند و به ارائه تحلیل‌هایی دقیق می‌پردازند

ایشان در سال ۸۳ و در دیدار جمعی از اقشار مختلف مردم، با یادآوری رویکرد تهاجم و اشغالگری ایالات متحده در عراق و در کل منطقه خاورمیانه، یک پیش‌بینی دقیق از وضعیت نهایی این اقدام نظامی ارائه کردند: «بر اساس همه اصول و موازین بشری، کار امریكایی‌ها محکوم و مذموم و تنفرانگیز است؛ و براساس همه قواعد عالم طبیعت، کار آن‌ها محکوم به شکست است. امریكایی‌ها بدانند دیر یا زود با ذلت و سرافکندگی از عراق خارج خواهند شد. برادران عراقی ما می‌توانند این دوره را کوتاه کنند؛ می‌توانند رفع این خطر بزرگ را نزدیک کنند؛ با چه چیزی؟ با وحدت کلمه، با تمسک به اسلام، با حفظ روحیه اسلامی و ایمانی خود و با به‌کارگیری عقل و حکمت و تدبیر.»

اهمیت این اظهارات رهبر انقلاب در جایی است که در سال 83، امریكا و نظامیانش در وضعیت نسبتاً مناسبی در عراق به سر می‌بردند و در رویای اشغال مادام‌العمر این کشور و تسلط دائمی بر منابع نفتی عراق، روزگار می‌گذراندند؛ رویایی که فاصله‌ای بعید با واقعیت کنونی یعنی خروج و به معنای دیگر، فرار مفتضحانه و سرشکسته آنان از این کشور داشت

جنگ عراق که در سال ۲۰۰۳ میلادی و در فضای جنجال‌آمیز پس از 11 سپتامبر آغاز شد و بهانه اصلی آغاز این جنگ سلاح‌های کشتار جمعی در عراق بود؛ جنگی که یک میلیون کشته به دنبال داشت و از سوی دیگر، مقامات وقت امریكا و انگلیس ادعا می‌کردند که عراق صاحب تسلیحات کشتار جنگی است اما پس از اشغال این کشور هرگز نتوانستند ادعای خود را ثابت کنند

اکنون میلیون‌ها آواره عراقی باید به دنبال ساخت سرپناهی برای خود باشند و تلاش کنند تا تأسیسات اقتصادی نابود شده خود را بازسازی کنند تا شاید نسل‌های بعدی آنان قادر باشند زندگی عادی را تجربه كنند؛ موضوعی که با همت و اراده مردم این کشور در اخراج امریكایی، قطعا قابل وصول است.



یک شنبه 24 شهريور 1392برچسب:امام خامنه ای, :: 14:33 ::  نويسنده : امیرحسین

من می دانم: بزرگ ترین گناه خامنه ای این است که نامش «علی» است.

حساسیت روی این نام بالاست.

دشمن همیشه روی این نام حساس بوده است.

کینه ها دارد از نام علی.

عقده ها دارد از «نادعلی».

ناد علی برای شما مظهر العجایب نیست، بهانه ای است برای عقده گشایی.

«سید علی» این روز ها را می دید.

شما مو می دیدید و او پیچش مو.

پیچیدگی فتنه اموروز را.

همیشه کار علی بعد از محمد سخت تر بوده است.

طرف علی، ابو سفیان نیست.

«طلحه الخیر» است.

طرف علی، آمریکا نیست.

اما طرف تو ... است.

طرف تو ...

کاش رهبری را قبول نمی کردی ماه من

لیاقت اینها همان مرجع تقلیید BBC است.

باز هم می گویم

اینهمه «ماهواره» حریف این «ماهپاره» نمی شوند.

چون خداوند پشت ماه ماست.

از آیت الله بهجت(قدس سره الشریف) پرسیدند:

این سید علی برای رهبری جوان نیست.

فرمودند: یکبار گفتیم علی جوان است کمرمان شکست...

ماه من تنهایی ات دل مهدی را به درد آورد!



حجت الاسلام دانشمند : اگر من از مظلومیت رهبر بگویم شاید دلتان خون بشود ، خیلی مظلومند ایشان .

این موضوع را من با یک واسطه می گویم . با یکی از محافظ های آقا در حرم امام رضا روبروی ضریح ، دو به دو با هم بودیم .

گفتم از آقا چه خبر ؟

میگفت ما روزهای دوشنبه ، ( این را میگفت و گریه میکرد ) می رویم سرکشی میکنیم به خانواده شهدا . آقا می فرمودند به خانواده شهدا نگویید که ما می آییم که به زحمت نیافتند .

یک ربع قبل آقا در ماشین هستند ما درب میزنیم و میگوییم آقا می خواهند تشریف بیاورند منزل و یک سلام و علیکی با مادر و پدر شهید نمایند .

یکبار رفتیم درب خانه دو شهید ، من خودم رفتم دیدم درب باز است و آب و جارو کرده اند . درب زدم ، مادر شهید آمدند دم درب و گفتند : آقا کو ؟

گفتم : کدام آقا ؟

گفت : مقام معظم رهبری کجاست ؟

گفتم : شما از کجا می دانید ؟

شروع کرد به گریه کردن ، گفت دیشب خواب بچه هام را دیدم ، بچه ها آمدند گفتند خوش بحالت ، فردا سید علی می خواهد بیاید خانه تان .

به اینجا که رسید ، مقام معظم رهبری هم رسیدند به درب خانه .

بعد مادر شهید گفت من خواب دیدم که امام هم تشریف آوردند و گفتند فردا آقا سید علی آقا می خواهند بیایند ، ما هم تبریک می گوییم . و یک مطلبی هم امام فرمودند و پیغام دادند که من به شما بگویم .

مقام معظم رهبری فرمودند چه پیغامی ؟

مادر شهید گفتند : امام فرمودند سلام ما را به آقا سید علی آقا برسانید و به ایشان بگویید اینقدر از خدا طلب مرگ نکن ! فرج نزدیک است ان شاءالله .

آقا خیلی گریه کرد .

حجت الاسلام دانشمند : مظلوم است آقا . یک کاری نکنیم که اگر گره ای نمی توانیم باز کنیم ، لااقل گره بر گره نیاندازیم .این واقعاً ظلم است ، خدا نمی بخشد .

در این دنیا مرکز شیعه فقط ایران است . افغانستان ، پاکستان ، مصر ، عربستان و عراق را ببینید . در ممالک اسلامی کجا شیعه همه کاره است ، ایران مرکز شیعه است ، دل امام زمان به شما بسته شده و امید امام به شماست .

خدایا رهبر مظلوم و با کرامت انقلاب را بحق امام زمان محافظت بفرما



  این جملات نـــــــــــاب رو امروز از کتاب جرعه وصال براتون نوشتم؛بضی جملات جای گریه وناله داره...

     شیخ العارفین حضرت آیت الله بهجت اعلی الله مقامه الشریف میفرمودند :

        _سبب غیبت امام زمان(عج) خود مــــــــــــا هستیم !

     _از گناه ماوبخاطر اعمال ما است که آن حضرت ؛هزارسال در بیابان ها در به در و خائف است !

   _افسوس که همه برای براآورده شدن حاجت شخصی خود به مسجد جمکران می روند ونمی دانند که خود  آن حضرت چه التماس دعایی از آنها دارد که برای تعجیل در فرج او دعا کنند !

       _هر کدام در فکر حوائج شخصی خود هستیم؛ وبه فکر آن حضرت که نفعش به همه برمی گردد

و از اهم ضروریات است نیستیم !

       -هر کس که برای حاجتی به مکان مقدسی مانندمسجدجمکران می رود؛ باید که اعظم حاجت نزد                 آن واسطه فیض ؛فرج حضرت را از خدا بخواهد...

 _    آیا می شود رئیس و مولای ماحضرت ولی عصر (عج)محزون باشد،وما خوشحال باشیم؟!

            او در اثر ابتلای دوستان،گریان باشد وما خندان و خوشحال باشیم ودر عین حال خود را                  آن حضرت بدانیم؟!

             کمی به این جملات فکرکنیم  شاید از خواب غفلت بیدارشدیم...



پیش نوشت: فقط یک جمله بگم جایی خوندم یک یهودی گفته بود اگر میخواهید مسلمان رو همیشه مریض ببینید ۲ چیز رو از آنها بگیرید:۱) سرکه ۲) حجامت کردن... این دو مورد از اساسی ترین چیزهای! مفید فاید در طب اسلامی و سنتی است یکم وقت بزارید بخوانید متوجه خواهید شد!

 در ۲ هفته پیش رو بهترین زمان(حزیران) برای حجامت است حتما یادتون نره!

 حضرت محمّد (ص): حجامت شفاست!

تقریبا در تمامی بیماری های جسمی و روحی انسان حجامت یا درمان کامل خواهد کرد یا به طور نسبی درمان می کند یا لااقل کمک به اثرگذاری سایر درمان ها خواهد کرد. طی پژوهش های انجام گرفته در شعب موسسه تحقیقات حجامت ایران طی 20 سال اخیر و حجم نمونه آماری 500 هزار مورد حجامت، تاثیر درمان نسبی تا کامل حجامت بر روی بیش از 200 بیماری به اثبات رسیده که در این فهرست برخی از آنها نام برده شده است:

1- سردردهای عصبی و میگرن

2- جوش ها و لکه های صورت

3- تقویت بینایی چشم

4- فشار خون و رفع غلظت خون

5- چربی، قند و اوره خون

6- ترک اعتیاد و ترک سیگار

7- بیماری های پوستی و خارش بدن

8- سکته مغزی و قلبی

9- ریزش مو و شوره سر

10- آرتروز و رماتیسم

11- خواب رفتگی دست و پا

12- کوتاهی قد اطفال و نوجوانان

13- آسم و سرفه و تنگی نفس

14- آلرژی و حساسیت

15- سرماخوردگی مزمن و آنفولانزا

16- نازایی و بیماری های تناسلی

17- افزایش هوش و حافظه اطفال و بزرگسالان

18- افزایش قدرت ایمنی بدن

19- عفونت ها و بیماری های زنانگی

20- ناراحتی های عادت ماهیانه بانوان

21- سینوزیت

22- افزایش اشتها و رفع لاغری

23- اختلالات هورمونی

24- سوء هاضمه و ورم معده

25- سیاتیک و واریس

26- سم خون و عفونت های مزمن

27- بیماری های اعصاب و روان

28- افسردگی و کسالت بدن

29- کیست تخمدان

30- آفت دهان و تبخال

31- رفع موهای زاید بدن

32- اختلالات خواب

33- لکنت زبان

34- سنگ کلیه و سنگ کیسه صفرا

35- هپاتیت

36- دیسک کمر و کمر درد

37- کهیر و اگزما

38- بیماری های پروستات

39- زردی نوزادان

40- سرطان

41- زونا و آبله مرغان و اوریون

42- ویار بارداری

43- ضعف و ناتوانی جنسی

44- اسپاسم و گرفتگی عضلات

45- عفونت لوزه

46- ضعف عضلات

47- دلهره و ترس

48- کم خونی

49- پوکی استخوان و دندان

50- چین و چروک پوست

 و بیش از یکصد و پنجاه بیماری دیگر.

نقاط مختلف مورد حجامت بدن و خواص هر یک از آنها:

حجامت سر (نجات بخش)

محل انجام در بالای سر می باشد .

خواص: درمان بیماری های اعصاب و جنون ، تقویت چشم و تقویت مغز

حجامت عام ( نافع )

محل آن بین دو کتف می باشد  و بیشترین توصیه انبیاء و اولیاء و دانشمندان طب سنتی به حجامت کردن در همین نقطه از بدن می باشد .

خواص آن عبارت است از : تفصیه خون ، درمان خفقان ، درمان همپیتزی یعنی( سرفه خونی) ، طپش قلب ، هموراژیک ، دوران سر که از سنگینی معده می باشد و درمان درد های مزمن مثل درد کلیه ، مثانه ، رحم ، باز کردن قاعدگی ، درمان آکنه و جوش بدن ، میگرن و سر درد های مزمن .

حجامت اختدعین (کتف ها )

محل آن در دو طرف پشت کتف ها و بر روی استخوان های اسکاپولا (برابر با کتف) می باشد و نتیجه عمل آن شبیه فصد ورید قیفال می باشد به معنی درمان و رفع سنگینی سر ، صورت ، چشم ها ، گوش ها و شروع درد  دندان ها (خصوصا دندان های آسیاب) بر طرف کردن حالت لرزش  در سر ، باز کردن رنگ رخسار، رفع درد در دست ها و درمان سندرم مچ دستی ( نوعی احساس  درد و مورمور شدن در مچ دست ها است که بیشتر در خانم ها دیده می شود ) .

حجامت تحت الذقن یا زیر چانه

خواص : درمان زخم های دهانی ( قلاع ) ، بهبود وضعیت گردن ، بهبود رنگ رخسار ، رفع بیماری های دهان و دندان ، تصفیه خون از سر ، فک ها و لثه ها  می نماید . اگر این حجامت همه ماه ها انجام شود به شرط انجام مسواک مرتب ، لثه ها و دندان ها برای همیشه سالم می ماند .

حجامت پشت گوش ها

خواص : رفع سرگیجه ، بی عقلی و پیری زود رس ، جلوگیری از سفید شدن مو ها ، درمان بیماری های چشم (نظیر عفونت ها ، گل مژه ، ریزش مژه و ابرو ها ) .

حجامت کمر (رهاننده )

محل آن در گودی کمر می باشد .

خواص : رفع درد و اسپاسم کمر ، رفع جوش و دمل در ناحیه کمرو باسن ، درمان التهاب رحم ، تخمدان ها و مثانه ، نقرس ، بواسیر ، خارش پشت ، دوالی (بیا اگر این حجامت همه ماه ها انجام شود به شرط انجام مسواک مرتب ، لثه ها و دندان ها برای همیشه سالم می ماند .

حجامت زانو ها

خواص : رفع دمل های چرکی و مزمن در ساق پا ها، رفع اخلاط گرم از زانو ها و درمان درد زانو ها (به شرط ی که در دفعات متعدد حجامت انجام شود ) .

 

 

حجامت ساق پاها

 

خواص: تصفیه خون ، بازکردن خون قاعدگی (درمان آمنوره) مفید در بیماران کم خونی ارثی مثل تالاسمی و غیره ، رفع خارش کلی بدن ، درمان سندرم ساق پای بی قرار ، درمان واریس پاها ، درمان واریس پا ها، درمان درد سیاتیک ، درد کمر و اسپاسم ساق پاها .

 

خاصیت : این حجامت مانند فصد صافن پا عمل میکند.

 



شنبه 23 شهريور 1392برچسب:حضرت معصومه, :: 16:1 ::  نويسنده : امیرحسین

در عصر مرجعیت آیة الله العظمى بروجردى، چند نفر از آشنایان و بستگان معظم له براى درمان بیمارى چشم یك بانوى علویه از خانواده خود به قم آمده بودند تا پس از زیارت مرقد مطهر حضرت معصومه(س) و دیدار آیة الله بروجردى براى مداواى چشم آن علویه به تهران بروند . آنها پس از دیدار با معظم له به حرم مطهر مشرف مى شوند. یكى از اساتید مورد اطمینان مى گفت: در همان روز (پس از درس) همراه حضرت آیة الله العظمى بروجردىبه منزلش مى رفتیم ، در مسیر راه چند نفر از اهالى بروجرد به حضور آیة الله بروجردى آمدند، آیة الله بروجردى از آنها پرسید:

«پس چرا براى درمان چشم بانو علویه به تهران نرفتید؟!»

آنها با خوشحالى جواب دادند آن علویه در حرم حضرت معصومه(س) متوسل شد و به بركت آن حضرت،چشمانش شفا یافت! آیة الله بروجردى بى آن كه تردید كند، با شنیدن این كرامت، از رفتن به منزل منصرف شده و همان دم براى تشرف به حرم حضرت معصومه(س) روانه شد و با نهایت تواضع به زیارت و شكرگزارى پرداخت. به این ترتیب آن بانوى علویه شفا یافت و دیگر براى معالجه به تهران نرفت.

نكته قابل توجه این كه، مرجع بزرگ آیة الله العظمى بروجردى به صحت این گونه كرامت ها اطمینان داشت، از این رو بى درنگ و خاضعانه از خداى بزرگ و سپس از حضرت معصومه تشكر مى كرد.

کتاب چشمه جوشان كوثر، با اندكى تلخیص

امام صادق "ع " :

بدانید که حرم من و فرزندان بعد از من " قـم " است آگاه باشید قـم " کوفه کوچک " ماست .

(مستدرک الوسائل / ج 10 ص 368)

                                   وجود غم گرفته تو رنگ عشقه              

                                     برای ما قم  شبیه شهر دمشقه  

                                           تویی غزال خسته بیشه شیران

                                               به تو میگن اهل بهشت زینب ایران



این روزها كه خبرهاي متفاوتي از جنايت وهابي‌ها در كشورهاي مختلف به گوش مي‌رسد، آشنا شدن با برخي ويژگي‌هاي اين قوم خالي از لطف نيست. مخصوصاً اگر اين آشنايي در قالب خواندن برشي از زندگي يك مولوي وهابي باشد كه البته حالا يك شيعه تمام عيار است.

«سلمان حدادي» يك مولوي وهابي بود؛ كسي كه خودش مي‌گويد بين 500 تا 1000 فرد سني مذهب را وهابي كرده است. اما يك بار نشستن در مجلس عزاي سيدالشهدا(ع) كار را بجايي مي‌رساند كه همان مبلغ وهابي شيعه شود و در اين مسير سختي‌هايي ببيند كه تحمل يكي از آنها براي ما قابل تصور نيست. خواندن زندگينامه سلمان حدادي را از دست ندهيد.

آموزش تبليغ وهابيت در 5 دقيقه

سلمان سال 61 در سنندج بدنيا آمد. مادرش اهل سوريه و شيعه بود اما پدرش نه. اسمش را به اصرار مادرش كه سيراب از محبت اميرالمومنين بود سلمان گذاشتند. خودش مي‌گويد هميشه از اينكه اسمم سلمان و مادرم شيعه بود شرمنده بودم.
«با تشویق پدرم در دوران راهنمایی، در كنار درس های مدرسه، تحصیل دروس حوزوی را هم شروع كردم و ادامه دادم. بعد از اتمام دبیرستان، 3 سال دوره ی تكمیلی حوزه را به زاهدان و مسجد مكی رفتم و پس از مولوی شدن، 4 ماه هم به رایوند پاكستان، برای آموزش یك دوره كامل نحوه ی تبلیغ و جذب رفتم. پس از برگشت از پاكستان، امتحان كنكور دادم و در دانشگاه كرمانشاه در رشته استخراج معدن قبول شدم. در پاکستان به طور تخصصی در 20 جلسه یاد می دادند که چگونه فردی را در عرض 5 دقیقه به وهابیت جذب کنیم این آموزش را نزد آقایی به نام ابراهیم نژاد می دیدیم.»

گفت يكبار هيئت!

در همانجا دوستي پيدا مي‌كند به نام مهدي. مهدي شيعه بود و سلمان در عين رفاقت تلاش مي‌كرد او را وهابي كند. كلي كتاب به او مي‌دهد و در عوضش مهدي هم يكبار او را به مجلس عزاي سيدالشهدا(ع) دعوت مي‌كند. سلمان با همان لباس و ظاهر مولوي‌هاي وهابي و بعد از كلي اين پا و آن پا كردن مي‌رود به هيئت.
«یك گوشه ای با خشم مجبور شدم که بنشینم. دیدم سید بزرگواری منبر رفت (نماینده ولی فقیه در کرمانشاه بود) و در حین صحبت هایش گفت: كدام یك از شما حاضرید به خاطر خدا و اسلام جانتان را بدهید و بعدش هم مطمئن باشید زن و بچه تان به اسارت می روند؟ در آن زمان سیدالشهدا(علیه السلام) چه دید كه حاضر شد، جانش گرفته شود و اهل و اولادش به اسارت روند؟

چرا امام حسین(علیه السلام) دست به چنین كار بزرگ زد؟

هر چی فكر كردم دیدم كه در شخصیت های محبوب من، شخصیتی مثل امام حسین(علیه السلام) پیدا نمی شود كه حاضر باشد به خاطر اسلام، دست به چنین كار بزرگ و خطرناكی بزند! این سوال مهمی بود كه برایم ایجاد شد.»

چراغ‌ها را كه خاموش كردند و مشغول سينه زدن شدند، او شروع كرد به گريه كردن. آنقدر كه لباسهايش خيس شد. براي غربت و مظلومين غريب كربلا گريه مي‌كرد. از اينكه در وهابيتشان نگذاشتند امام حسين(ع) را بشناسد افسرده شده بود.

تحقيق و پژوهش حتي در شيطان پرستي

از هيئت كه بيرون مي‌آيد چهار سال جديدي در زندگي‌اش شروع مي‌شود. چهار سالي كه به مطالعه و پژوهش درباره تمام مذاهب اهل سنت، مسيحيت، زرتش و حتي شيطان پرستي مي‌انجامد. اما تعارضات موجود در اين مكاتب و فرقه‌ها او را راضي نمي‌كند.

«گذشت و خیلی با احتیاط فرقه‌های شیعه را بررسی كردم تا اینكه برای شناخت بهتر شیعه دوازده امامی، رهسپار قم شدم. به دفتر آیت الله بهجت رفتم و سوالات و شبهاتی كه داشتم از آنجا پرسیدم و آنها هم با صبر و حوصله و محبت بسیار به من پاسخ دادند.

بعد از آنان خواستم كتابی به من معرفی كنند تا درباره‌ی شیعه بیشتر تحقیق كنم. آنها كتاب المراجعات و شبهای پیشاور را به من معرفی كردند. آن كتاب ها را تهیه كردم و شروع كردم به خواندنشان.

مطالب آن دو كتاب را كه می خواندم برای اینكه ببینم مطالبی كه از كتاب های اهل سنت نقل می كنند صحیح است یا نه، فورا مراجعه می كردم به كتاب‌ های اهل سنت یا به نرم افزار المكتبه الشامله و با كمال تعجب می‌دیدم مثل اینكه این روایات، واقعیت دارد. برای من سوال پیش آمده بود كه چرا بعد از این همه سال، این روایات دور از چشم ما بوده و ما ندیدیم؟‌»

در مباحثه كه كم اوردند پاي ماكسيما را وسط كشيدند!

خواندن اين كتاب‌ها شش ماه طول مي‌كشد. كم‌كم حقانيت شيعه با استناد به خود كتابهاي اهل سنت برايش مسجل مي‌شود. اما هنوز شيعه نشده است. ترديد دارد. خودش ميگويد تعصبات اجازه نمي‌داد. به سختي‌هايي كه پيش رويش بود فكر مي‌كند.

«بالاخره شیعه شدم و بعد از شیعه شدنم یك دفترچه هایی را چاپ كردم كه تحت این عنوان كه

"آیا شیعه حق  است؟" و در آن دلائلی از كتاب‌های اهل سنت كه ثابت می كرد مذهب شیعه، مذهب صحیح است آوردم و پخش كردم. یك نفر این دفترچه را برد و به پدرم داده بود. و گفته بود: این را پسر شما چاپ كرده است.

پدرم به من گفت: سلمان شیعه شده ای؟ من هم جرات نكردم بگویم: آره. تقیه كردن را هم بلد نبودم.

گفتم: اگر خدا قبول كند .

گفت: نه گولت زدند .

گفتم. من یك عمری به مردم می گفتم شما گول شیعه را نخورید حالا شما به من می گویید گول خورده‌ای؟‌»

بحث كردن با پدر و خيلي از اهل سنت شش ماه طول مي‌كشد. همه را در مناظره‌ها شكست مي‌دهد. حتي چند نفري هم شيعه مي‌شوند. پدر وقتي در بحث نمي‌تواند مقاومت كند به تطميع رو مي‌آورد. مي‌گويد زانتياي زيرپايت را ماكسيما مي‌كنم اما حرف از شيعه نزن. حتي ميگويد شيعه بمان اما شيعه را تبليغ نكن. وقتي سلمان قبول نمي‌كند، راه ديگري در پيش مي‌گيرند. راهي كه به آوارگي سلمان و همسرش ختم مي‌شود.
 
چيزي شبيه ماجراي كوچه بني‌هاشم!!!

شش ماه آزار و اذيتها را تحمل كرد. مي‌خواست راهي تهران شود تا كاري گير بياورد و خانه‌اي اجاره كند و بعد بيايد دنبال همسرش. همسري كه شيعه شده بود و باردار بود. از خانه كه بيرون مي‌رود ميبيند پدرش با چند نفر سر كوچه ايستاده‌اند. مثل اينكه خبر داشتند مرغ دارد از قفس مي‌پرد.

همسرم گفت من تا سر كوچه با تو می آیم .

گفتم: نه، همین جا بمان. ولی اصرار كرد و با من آمد .

به سمتشان رفتم .مانع عبور من شدند. آنها 5 ، 6 نفری بر سرم ریختند و یكی شان با چوب دستی كه در دست داشت محكم بر سرم كوبید و من بر اثر آن ضربه آنجا افتادم و دیگر چیزی نفهمیدم و بواسطه آن ضربه لکنت زبان گرفتم.

خانمم كه قصد داشت از من دفاع كند، جلو آمده بود تا مانع آنها شود، كه یكی از آنها با لگد به او زد ، و بر اثر آن ضربه، بچه اش را که 4 ماهه بود سقط كرد ولی خدا رو شكر، من آن صحنه را ندیدم.»
ياد مظلوميت امام علي مي‌افتد و به ياد ماجراهاي كوچه بني‌هاشم مي‌سوزد.
 
جرم شيعه بودن بالاتر از هزاران قتل است!

سه روز بعد وقتي در بيمارستان بهوش مي‌آيد دست زنش را مي‌گيرد و با همان حال و روز فرار مي‌كنند. مي‌روند اروميه پيش يكي از دوستان سلمان تا شايد كمكش كند. او وقتي مي‌فهمد سلمان شيعه شده است ميگويد اگر هزار قتل انجام داده بودي كمكت مي‌كردم اما حالا كه شيعه هستي، نه!

جالب بود كه اين رفيق سني متعصب اصلاً از دين و مذهب چيز درست و حسابي نمي‌دانست. عمر و ابوبكر را نمي‌شناخت اما بخاطر تبليغات مسموم وهابيت چنين تفكري پيدا كرده بود.

«آنجا بود كه از خانه اش بیرون رفتم و برای اولین بار در طول عمرم، با همسر مریضم كه بچه اش را سقط كرده بود در خیابان خوابیدیم .

با مقدار پولی كه داشتیم، خودمان را به قم رساندیم و چون هیچ كس را در قم نمی شناختیم و جایی برای ماندن نداشتیم، مدت 45 روز در جمكران ماندیم. گرسنگی می كشیدیم ولی وقتی یاد گرسنگی و آوارگی و پای برهنه ی اهل بیت امام حسین (علیه السلام) می افتادم تحملش برایمان آسان می شد.»
ما شیعه ها اینقدر بی غیرت نیستیم كه ناموسمان توی خیابان بخوابد!

سال 85 بود. 45 روز در جمكران، بدون پول و جا و غذا. تكه كاغذي پيدا مي‌كند و نامه‌اي به امام زمان(عج) مي‌نويسد. مي‌گويد آقاجان ما بخاطر شما همه چيز را رها كرديم و آمديم اينجا. مي‌گويد هرجوري بود روزي يك وعده غذا برايمان جور مي‌شد. يا هيئتي مي‌آمد يا نذري مي‌دادند. تا اينكه...

«شبها روی كارتون می خوابیدم مدت ها كه گذشت یكی از انتظامات جمكران كه ما را چند روزی زیر نظر داشت، آمد و گفت: كارت شناسائی تان را ببینم! شما كی هستید؟

كارت شناسایی را نشانش دادیم . وقتی اسم سنندج را دید گفت: شما اینجا چه كار می كنید؟‌
با لكنت زبان شدیدی كه در اثر ضربه به سرم وارد شده بود، بهش گفتیم: ما شیعه شده ایم.

گفت: كار بدی نكرده اید آیا قم جایی را دارید؟

خجالت كشیدم بگویم نه، گفتیم یك جایی داریم . رفت و 20 دقیقه بعد برگشت و گفت: 30 هزار تومان شما را بس است تا به شهر خودتان برگردید؟

گفتم: من پول نمی خواهم! 
گفت: ما شیعه ها اینقدر بی غیرت نیستیم كه ناموسمان توی خیابان بخوابد و بی تفاوت باشیم .
پول را به من داد و بعد از دو ماه و خورده ای توانستم با آن پول به حمام بروم و موهای سرم را كوتاه كنم.»
 
وقتي امام رضا بطلبد!!! 

مي‌روند حرم كريمه اهل بيت(س). متوسل مي‌شوند به بي‌بي معصومه. يكي از خادم‌ها راهنمايي مي‌كند كه بروند دفتر مراجع و كمك بخواهند.

«اول دفتر آقای مکارم شیرازی رفتم . بعد دفتر مقام معظم رهبری رفتم. آقایی آنجا  نشسته بود. تا آمدم جریان را تعریف کنم خانمم شروع به گریه کرد و من داستان را تعریف کردم.

او وقتی وضعیت ما را دید خیلی به ما محبت كرد و گفت: اگر می خواهید قم بمانید جایی برای شما بگیرم گفتم: نه می خواهیم برگردیم ارومیه و در مدارس آنجا ، كار پیدا كنم .

گفت: باشه و یك مقداری پول به ما داد و ما از آنجا خارج شدیم.»
بيرون كه مي‌آيند هواي زيارت برادر حضرت معصومه به سرشان مي‌افتد. بجاي اروميه مي‌روند مشهد، پابوس امام رضا(ع). زيارت دو سه روزه تبديل مي‌شود به مجاورت سه چهار ساله.
 
فرزند خواستم و كربلا، هر دو جور شد!!!

همسرش بر اثر سختي‌ها نحيف شده و افسردگي گرفته بود. به صورت غير  رسمي طلبه حوزه علميه مشهد مي‌شود. بعد از آن برمي‌گردند قم و به كمك يكي از دوستان خانه‌اي مي‌گيرند. ماجراي كربلا رفتنشان هم خواندن دارد.

«در سال 89 در مراسم عید حضرت زهرا (س)، دو چیز خواستم یكی ، یك بچه و دیگری زیارت كربلا . هفته‏ی بعدش یك نفر هیئتی، مرا دید و گفت: دیشب خواب دیدم كه شما و خانمت در حسینیه برای عزاداران امام حسین(علیه السلام) چایی می ریزید. خوابش را اینگونه تعبیر كرد باید شما و خانمت را به كربلا بفرستم. او یك بانی پیدا كرد و ما را به كربلا فرستاد. چند وقت بعد از سفر كربلا، متوجه شدیم كه بچه ی تو راهی داریم. اولش باورمان نمی شد، سالها از اون ضربه ای كه به پهلوی خانمم وارد شده بود می گذشت و احتمال نمی دادیم كه او دوباره حامله شود.»

سفينه النجاه بودن سيد الشهدا به دادم رسيد!

بغير از سلمان يكي از خواهرها و يكي از برادرهايش هم شيعه شده‌اند و همگي از خانواده طرد. خودش مي‌گويد گريه آن شبش در هيئت رنگ و بوي عجيبي داشت.

«آن گریه واقعا یک گریه ی خاصی بود یک لطف بود آن شب به قدری گریه کردم که تمام لباسم خیس شد. همان سفینة النجاة بودن حضرت سیدالشهدا آن شب تأثیر خودشان را روی من گذاشت.

به نظرم آن 4 سالی هم که خواندم و مطالعه کردم و طول کشید برای این بود که پایه های من قوی شود که در هر مناظره ای همه را شکست دهم که وقتی یک مسیحی می آید و به من چیزی می گوید من به او نخندم و هیچ شبهه ای برای من هیچگاه بوجود نیاید.»

سلمان حدادي حالا همه وقتش را گذاشته است براي تلاش در مسير خدمت به مذهب تشيع و معارف اهل بيت. راه سختي بود اما حتما ارزشش را داشت.

ارزشي كه شايد ماهايي كه از ابتدا شيعه بوده‌اين هيچ وقت آن را درك نكنيم!!!



در زمان های قدیم یک دختر از روی اسب می افتد و باسنش (لگنش) از جایش درمی‌رود.
پدر دختر هر حکیمی را به نزد دخترش می‌برد، دختر اجازه نمی‌دهد کسی دست به باسنش بزند,
هر چه به دختر میگویند حکیم بخاطر شغل و طبابتی که میکنند محرم بیمارانشان هستند
اما دختر زیر بار نمی رود و نمی‌گذارد کسی دست به باسنش بزند.
به ناچار دختر هر روز ضعیف تر وناتوان‌تر میشود.

تا اینکه یک حکیم باهوش و حاذق سفارش میکند که به یک شرط من حاضرم بدون دست زدن به باسن دخترتان او را مداوا کنم...پدر دختر باخوشحالی زیاد قبول میکند و به طبیب یا همان حکیم میگوید شرط شما چیست؟ حکیم میگوید برای این کار من احتیاج به یک گاو چاق و فربه دارم, شرط من این هست که بعد از جا انداختن باسن دخترت گاو متعلق به خودم شود؟

پدر دختر با جان و دل قبول میکند و با کمک دوستان و آشنایانش چاقترین گاو آن منطقه را به قیمت گرانی می‌خرد و گاو را به خانه حکیم می‌برد, حکیم به پدر دختر میگوید دو روز دیگر دخترتان را برای مداوا به خانه ام بیاورید.پدر دختر با خوشحالی برای رسیدن به روز موعود دقیقه شماری میکند...

از آنطرف حکیم به شاگردانش دستور میدهد که تا دوروز هیچ آب و علفی را به گاو ندهند. شاگردان همه تعجب میکنند و میگویند گاو به این چاقی ظرف دو روز از تشنگی و گرسنگی خواهد مرد.
حکیم تاکید میکند نباید حتی یک قطره آب به گاو داده شود.دو روز میگذرد گاو از شدت تشنگی و گرسنگی بسیار لاغر و نحیف میشود..

خلاصه پدر دختر با تخت روان دخترش را به نزد حکیم می آورد, حکیم به پدر دختر دستور میدهد
دخترش را بر روی گاو سوار کند. همه متعجب میشوند، چاره ای نمی‌بینند باید حرف حکیم را اطاعت کنند.. بنابراین دختر را بر روی گاو سوار میکنند.
حکیم سپس دستور میدهد که پاهای دختر را از زیر شکم گاو با طناب به هم گره بزنند.
همه دستورات مو به مو اجرا میشود، حال حکیم به شاگردانش دستور میدهد برای گاو کاه و علف بیاورند..

گاو با حرص و ولع شروع می‌کند به خوردن علف ها، لحظه به لحظه شکم گاو بزرگ و بزرگ تر میشود،
حکیم به شاگردانش دستور میدهد که برای گاو آب بیاورند..
شاگردان برای گاو آب میریزند، گاو هر لحظه متورم و متورم میشود و پاهای دختر هر لحظه تنگ و
کشیده تر میشود, دختر از درد جیغ میکشد..حکیم کمی نمک به آب اضاف میکند, گاو با عطش بسیار آب می‌نوشد, حالا شکم گاو به حالت اول برگشته
 که ناگهان صدای ترق جا افتادن باسن دختر شنیده میشود..
جمعیت فریاد شادی سر می‌دهند, دختر از درد غش میکند و بیهوش میشود.

حکیم دستور میدهد پاهای دختر را باز کنند و او را بر روی تخت بخوابانند.
یک هفته بعد دختر خانم مثل روز اول سوار بر اسب به تاخت مشغول اسب سواری میشود و گاو بزرگ متعلق به حکیم میشود.!

این، افسانه یا داستان نیست,

آن حکیم، ابوعلی سینا بوده است...



داستانی از عاقبت چشم چرانی زائران حرم امام هادی (ع)

نقل شده است که شخصی به نام سید علی در سامرا زندگى می کرد. او از شیعیان عجم (غیر عرب) که می خواستند وارد حرم امام هادی(علیه السّلام)و امام حسن عسکری (علیه السّلام) شوند، یک ریال میگرفت و برای این که بفهمد کدام یک از زائران پول داده است، ساق پای کسانی را که پول می دادند مهر می کرد. روزی سید علی جلوی صحن مقدس نثسته بود و سه نفر از ملازمان او هم ایستاده بودند، او هم چوب بزرگی را جلوی خودگذاشته بود.

از قضا قافله ای از زائران غیر عرب برای زیارت آمده بودند و او پاى آن ها را مهر می کرد و پول می گرفت.
جوان متدینی با همسرش در آن قافله حضور داشتند. جوان دو ریال به سید علی داد و او هم ساق پای او را مهرکرد وگفت: باید ساق پای زن را هم مهرکنم.
آن جوان با غیرت گفت: این خانم هر دفعه که بخواهد وارد حرم شود، یک ریال می دهد و لازم نیست پای او را مهر کنی.
سید علی ناراحت شد وگفت: ای رافضی بی دین! درباره زنت غیرت میکنی که پای او را نبینم؟
جوان با عصبانیت گفت: اگر میان این جمع درباره زنم غیرت به خرج ندهم هیچ غلطی نکرده ام و حاضر نیستم چشم نامحرمى به پای زنم بیفتد. سید علی گفت: ممکن نیست این زن داخل حرم شود مگر این که ساق پاى او را مهرکنم.
جوان با غیرت دست زنش را گرفت وگفت: اگر زیارت است همین بس است و خواست به سوی منزل برگردد که ناگهان سید علی پست فطرت و بی دین گفت: ای رافضی! حرف من بر تو گران آمد که از زیارت منصرف شدی و هنگامی که زن آن جوان می خواست رد شود با چوب به شکم او زد، به گونه ای که زن بر زمین افتاد و لباسش عقب رفت و بدنش نمایان شد.
جوان دست زن خود راگرفت و از زمین بلند کرد، بعد رو به حرم عرض کرد: ای بزرگواران! اگر شما بپسندید که یک ظالم با زائر شما چنین کند، من هم راضی هستم. بعد به سوی منزل خود برگشت.
حاجی جواد صباغ- که از تعمیرکنندگان روضه مقدس و حرم بود- می گوید: من در خانه خود نشسته بودم که بعد از چند ساعت، شخصی با عجله به خانه آمد وگفت: مادر سید علی با تو کار دارد.
وقتى روانه شدم دیدم چند نفر دیگر با عجله دنبال یکدیگر می آیند و مى گویند: ای صباغ! خود را زودتر برسان که مادر سید علی با تو کار ضروری دارد.
با عجله خود را به منزل او رساندم، فوراَ مرا درون خانه برد، دیدم سید علی مانند مارگزیده بر زمین می غلتد و از درد دل فریاد می کشد و زن و فرزند او هم دور او جمع شده اند.
وقتی نگاه آنها به من افتاد خود را روی پای من انداختند و باگریه و زاری گفتند: برو آن جوان را پیداکن و رضایتش را به دست آور.
سید علی هم فریاد می کشید و میگفت: خدایا! بدکردم، غلط کردم، مرا ببخش.
حاجی صباغ میگوید: فوراً از خانه بیرون آمدم و به جست و جوی آن جوان پرداختم تا او را پیدا کردم، سپس از او خواهش کردم که از سید علی راضی شود و برای شفای او دعا کند، شاید خداوند از تقصیرش درگذرد.
جوان گفت: من از تقصیر اوگذشتم؟ اما آن حالتی که درآن وقت داشتم و آن دل شکستن اول دیگر پیدا نمی شود.
حاجی صباغ میگوید: نزدیک مغرب بودکه از منزل آن جوان متدین بیرون آمدم و برای نماز مغرب و عشا به سوی حرم عسکریین (علیهما السّلام)حرکت کردم. وقتی به حرم رسیدم دیدم مادر، زن، خواهران و دختران سید علی سرهای خود را برهنه کرده، گیسوان خود را به حرم بسته و به آن بزرگواران متوسل شده اند، در حالی که فریاد سید علی از داخل خانه به روضه مقدسه می رسید.
صباغ میگوید: مشغول نماز مغرب شدم، بین نماز صدای شیون از خانه سید على بلند شد به طوری که همه را منقلب کرد. وقتی مادر و دخترانش به خانه برگشتند، دیدند آن شخص دنیا را وداع کرده و به جهنم واصل شده است.
او میگوید: در آن وقت کلید حرم و رواق، برای تعمیر در دست من بود. بازماندگان سید علی بعد از غسل وکفن پیش من آمدند و خواهش کردند که تابوت او را در رواق حرم بگذارند و صبح او را دفن کنند.
وقتی تابوت او را در رواق گذاشتند، من طبق برنامه هر شب، تمام حرم و رواق ها راگشتم تا مبادا کسی مخفی شده باشد که چیزی از اموال حرم را غارت کند.
بعد از برگشتن و اطمینان پیدا کردن، در حرم را بستم و کلید آن را برداشتم و به سوى منزل رفتم
هنگام سحر برخاستم و به سوی حرم آمدم و به خادم هاگفتم که شمع ها را روشن کنند.
وقتى در رواق را بازکردم، دیدم سگ سیاهى از رواق بیرون آمد. با عصبانیت به خدام گفتم: چرا متوجه نشدیدکه این حیوان داخل شده است؟
گفتند: ما به طورکامل همه جا را گشتیم و چیزی در رواق نبود، نمی دانیم این سگ ازکجا داخل حرم شده است.
اول صبح بازماندگان سید علی آمدند که جنازه او را دفن کنند، دیدند کفن بدون جسد درتابوت است و اثری از جنازه نیست.


شنبه 23 شهريور 1392برچسب:شهدای حنظله,, :: 15:1 ::  نويسنده : امیرحسین

حاج سعید قاسمی میگفت توی کانال حنظله شهید بیرون آوردیم:

توی جیب پیراهنش یه کاغذ بود نوشته بود:

برادرم نگاهت!

خواهرم حجابت!

میگن شهدای گردان حنظله توی کانال پنج روز بدون آب و غذا محاصره

بودن در مقابل نیروهای زرهی دشمن،

به بچه ها میگفتن فقط به خمینی فحش بدید تا دست از سرتون برداریم

میگن هر چند ساعت یک بار یکی بلند میشده الله اکبر میگفته، ولی چون

لباش خشک بوده لبها خونی میشده

وبا لب خونی میگفت :

الله اکبر

 

یادشان گرامی



  آیت الله مصباح می فرمایند:

 آیت الله بهجت ازاستادشان مرحوم آقای قاضی (ره) نقل می کردند که ایشان می فرمود:

 

اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند!

 

 

و یا فرمودند: به صورت من تف بیندازد.

 

 

اول وقت سرّعظیمی است « حافظوا علی الصلوات: در انجام نمازها کوشا باشید. »

 

 

خود یک نکته ای است غیر از « أقیموا الصلوة: و نماز را بپا دارید. »

 

 

و همچنین که نماز گزار اهتمام داشته باشد و مقید باشد که نماز را اول وقت بخواند فی حدّ نفسه آثار زیادی دارد، هر چند حضور قلب هم نباشد.

 



شنبه 23 شهريور 1392برچسب:شهیدپلارک, :: 14:52 ::  نويسنده : امیرحسین

شهید پلارک فرزند سید عباس،متولد 1344 تهران و اصالتاً تبریزی است؛در سال 66 در عملیات کربلای 8 ،شلمچه، به شهادت رسید.

در 6سالگی پدر را از دست داد و چون تک پسر خانواده بود علاوه بر تحصیل، بار مسئولیت خانواده نیز بر عهده او افتاد و تن به کار داد و توانست خواهرانش را در ازدواج یاری دهد. او در خیابان ایران میدان شهدا و در محله‌ای مذهبی زندگی می‌کرد. مسجد حاج آقا ضیاء آبادی (علی بن موسی الرضا(ع) ) مأمن همیشگی‌اش بود. اگر چه او از بچگی نمی‌شناختم اما از سال 63رفاقتمان شدیدتر شد. وی دائماً به منطقه می‌رفت و.....

شهید پلارک فرزند سید عباس،متولد 1344 تهران و اصالتاً تبریزی است؛در سال 66 در عملیات کربلای 8 ،شلمچه، به شهادت رسید.

در 6سالگی پدر را از دست داد و چون تک پسر خانواده بود علاوه بر تحصیل، بار مسئولیت خانواده نیز بر عهده او افتاد و تن به کار داد و توانست خواهرانش را در ازدواج یاری دهد. او در خیابان ایران میدان شهدا و در محله‌ای مذهبی زندگی می‌کرد. مسجد حاج آقا ضیاء آبادی (علی بن موسی الرضا(ع) ) مأمن همیشگی‌اش بود. اگر چه او از بچگی نمی‌شناختم اما از سال 63رفاقتمان شدیدتر شد. وی دائماً به منطقه می‌رفت و من از سال 65به او ملحق شدم و از نزدیک همراهیش نمودم. او فرمانده آ ر پی جی زنهای گردان عمار در لشکر 27 حضرت رسول (ص) بود. احمد مثل خیلی از شهدای دیگه بود. به مادرش احترام می‌گذاشت، به نماز اول وقت اعتقاد داشت، نماز شبش ترک نمی‌شد. همیشه غسل جمعه می‌کرد. سوره‌ی واقعه رو می خوند و... اما این که چرا مزارش خوشبو شده و دو سه بار هم که سنگش رو عوض کردن باز هم خیلی از نیمه شب‌ها خصوصاً تابستون‌ها فضا رو معطر می‌کند به نظر من یه دلیلی داره... سید احمد یه مادر داره که هنوزم زنده است. خدا حفظش کند. خیلی مؤمنه واهل دله. معروف بود که تو قنوت نماز از لباش آبی می‌ریخت که معطر بود. بعضی از زن‌ها می‌گفتند ما با چشم خودمون این مسئله رو دیدیم. امّا یه عده اونقدر با طعنه و کنایه‌ها شون پیرزن رو اذیت کردن که بنده‌ی خدا گوشه‌نشین شده ... فکر می‌کنم خدا خواست با خوشبو کردن مزار احمد قدرتش رو به اون‌ها نشون بده ... تازه خیلی‌ها هم از احمد حاجت می‌گیرن.(برگرفته از کتاب ننه علی)



درباره وبلاگ


امیدوارم که مطالب وبلاگ من برای شمامفیدباشد. باآرزوی موفقیت برای شما
موضوعات
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان امام خامنه ای (همه چیز) و آدرس amirkazemi1.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 885
بازدید دیروز : 2842
بازدید هفته : 6655
بازدید ماه : 13301
بازدید کل : 189413
تعداد مطالب : 784
تعداد نظرات : 12
تعداد آنلاین : 1

Alternative content