امام خامنه ای مد ظله العالی
 
 
شنبه 11 آبان 1392برچسب:قرن21, :: 14:16 ::  نويسنده : امیرحسین

اینجا ایران قرن 21 است!!!

امروزصدای آهنگهای لس آنجلسی آنقدربلندست که فریادهای«حاج مهدی باکری» بگوش نمیرسد!!!

اینجا همه «حاج ابراهیم همت» را با اتوبان همت می شناسند!!!

 

به ادامه مطلب مراجعه نمایید



ادامه مطلب ...


متنی طنز درباره معنی 9 کلمه ای که از زنها میشنوید و کاربرد آنها در زندگی زناشویی 

 

1. خبٌ : این کلمه‏ای است که زنان برای پایان دادن به مکالمه‏ هایی استفاده می‏کنند که در آن حق با آن‏هاست و شما باید خفه‏ بشوید.‏

 

2. پنج دقیقه : اگر مشغول لباس‏پوشیدن است یعنی حداقل نیم ساعت. هرچند پنج دقیقه دقیقاً معادل پنج دقیقه است اگر به شما پنج دقیقه بیش‏تر زمان جهت تماشای فوتبال داده شده باشد.‏

 

3. هیچٌی : این آرامش قبل از توفان است. معنی و مفهوم آن این است که باید به شدت گوش‏به‏زنگ باشید . بحث‏هایی که با هیچی شروع می‏شوند، غالباً با خبٌ تمام می‏شوند.‏

 

4. بفرمایید: این کلمه اصلاً ربطی به اجازه دادن انجام کاری ندارد. "اگه جرئت داری" در آن مستتر است .

 

5. آه بلند : این در حقیقت یک کلمه محسوب می‏شود که معمولاً درست فهمیده نمی‏شود. آه بلند یعنی او فکر می‏کند شما یک احمق به‏دردنخور هستید و او نمی‏داند چرا دارد وقتش را با ماندن و بحث با شما سر هیچٌی تلف می‏کند .

 

6. اشکال نداره : این یکی از خطرناک ‏ترین جملاتی است که زن شما ممکن است به شما بگوید. اشکال نداره یعنی اون به زمان طولانی‏تری احتیاج دارد که تصمیم بگیرد شما چگونه باید تاوان این اشتباه‏تان را پس بدهید.‏

 

7. ممنون : از شما تشکر می‏کند. فقط بگویید خواهش می‏کنم. هیچ حرف اضافه‏ای نزنید . خیلی ممنون می‏تواند نشان دهنده یک خطر بالقوٌه باشد .

 

8. اصلاً هرچی : این ترکیب برای گفتن دهنت سرویسه یا مرده ‏شورت رو ببرن استفاده می‏شود .

 

9. نگران‏ش نباش عزیزم، خودم انجام می‏دم: یک جمله بسیار خطرناک دیگر. به معنی آن‏که این کار به دفعات متعدد به شما محول شده و حالا تصمیم گرفته خودش دست به کار شود. این حالت معمولاً منجر به حالت‏ی خواهد شد که شما بپرسید چی شده؟.



شنبه 11 آبان 1392برچسب:خواندن ذهن, :: 13:16 ::  نويسنده : امیرحسین

آیا مایلید به افکار کسی که در کنار دستتان نشسته است پی ببرید؟ اگر با افراد زیادی مواجه شده باشیم می‌توانیم بسیاری از افراد را حتی از نوع صحبت کردنشان بشناسیم‌. اما این شناخت در مواجه حضوری با دانستن بسیاری از حالات ثابت شده در علم روان‌شناسی بهترین فرهنگ نامة آدم‌شناسی را برایمان می‌گشاید. با شناخت بیشتر افراد، ارتباطمان جهت دار می‌شود و در مدت کوتاهی خواهیم توانست که به هدف مورد نظر از این آشنایی و ملاقات نزدیک شویم‌. ایجاد رابطه صحیح باعث رشد عزت نفس در انسان می‌شود و ارتباط ما با خودمان و اطرافیان تقویت می‌شود.

هر چه بهتر و کامل‌تر با خود و دیگران ارتباط برقرار کنیم‌، احساس موفقیت از ایجاد یک ارتباط صحیح و دوستانه ما را زودتر به هدفهایمان می‌رساند و باعث تعالی افکار و رفتارمان در زندگی می‌شود.

۱ – فرد خوددار:
اگر شخصی دستهایش را پشت کمر قفل کند، نشان می‌دهد که خود را به شدت کنترل کرده است‌. در این حالت او سعی دارد خشم یا احساس ناامیدی را از خود دور کند.

۲ – حالت تدافعی‌:
اگر انگشتان دستها به بازو گره خورده باشد نشان دهنده حالت تدافعی در برابر حمله‌ای غیر منتظره و ناگهانی یا بی‌میلی برای تغییر چهره شخص است‌. اگر انگشتها مشت شده باشند، حالت بی میلی شدیدتر است‌.

۳ – متفکر:
گره کردن دستها به دسته‌های صندلی نشان می‌دهد که شخص سعی دارد احساس خود را مهار کند. اما قفل کردن قوزک پاها به یکدیگر حالت تدافعی است‌. این حالت بیشتر در مسافران مضطرب هواپیمای هنگام پرواز و فرود آن دیده می‌شود.

۴ ـ دقت‌:
وقتی شخص انگشت سبابه را روی صورت و بقیه دستش را به صورت گره کرده در پایین صورتش قرار می‌دهد یعنی که با دقت است‌. این حالت نشان می‌دهد که شخص بادقت زیاد به صحبت‌های شما گوش می‌دهد و یک یک کلمات شما را می‌سنجد و در چهره او حالتی انتقادی به چشم می‌خورد.

۵ – بدگمان‌:
انگشتهای گره شده زیر چانه و نگاه خیره نشان دهنده حالت تردید و دودلی است‌. او به صحبت‌های شما و صحت گفته‌هایتان تردید می‌کند. در این حالت ممکن است آرنج روی میز قرار گرفته باشد.

۶ – بی‌گناه‌:
دستهایی که روی سینه قرار گرفته باشد، بهترین نمونه برای نشان دادن و حالت بی‌گناهی و درستکاری است‌. این حالت اثر باقیمانده از شکل سوگند خوردن است که دست را روی قلب قرار می‌دهند.

۷ – مطمئن‌:
این حالت دستها در مردها نشان می‌دهد که به آنچه که می‌گویند اعتقاد و اعتماد کامل دارند و در خانمها کمتر دیده می‌شود. خانمها هنگامی که دست خود را به کمر می‌زنند نشان می‌دهند که به آنچه می‌گویند اطمینان دارند.

۸ – مرموز:
دستهای به هم مشت شده زیر چانه نشان می‌دهد که شخص نظریاتش را پنهان می‌کند و به شما اجازه می‌دهد به صحبت خود ادامه دهید، تنها هنگامی که حرفهایتان پایان یافت به شما و نظریات شما حمله خواهد کرد.

۹ – ظاهر ساز:
او آرام به نظر می‌رسد اما این آرامش پیش از توفان است‌. این حالتی است که بیشتر رؤسا به خود می‌گیرند تا خود را به گونه‌ای به زیردستان نزدیک کنند و در عین حال جاذبه آنها نیز کم نشود.

۱۰ – آماده و موفق‌:
قرار دادن پاها روی هر چیز (روی صندلی‌، میز، سکو و… نشانه حالت مالکیت است‌… در یک میز گرد تنها رئیس اجازه دارد چنین حالتی داشته باشد و آرامش خود را نشان دهد.)

۱۱ – اعتماد به نفس‌:
تکیه زدن به صندلی در حالتی که دستها پشت سر قفل شده نشان دهنده اعتماد به نفس قوی است‌. اگر شخصی در این حالت صحبت می‌کند به گفته‌های خود اعتماد دارد و اگر به صحبت‌های شما گوش می‌دهد به خود زحمت ندهید، او خود همه ماجرا را می‌داند.



شنبه 11 آبان 1392برچسب:قران ,خدا, :: 13:8 ::  نويسنده : امیرحسین

خداوند در آیات ۲۳ و ۲۴ سوره کهف سفارش می‌فرماید: وَلَا تَقُولَنَّ لِشَیْءٍ إِنِّی فَاعِلٌ ذَٰلِکَ غَدًا ﴿٢٣﴾ إِلَّا أَن یَشَاءَ اللَّـهُ ۚ وَاذْکُر‌ رَّ‌بَّکَ إِذَا نَسِیتَ وَقُلْ عَسَىٰ أَن یَهْدِیَنِ رَ‌بِّی لِأَقْرَ‌بَ مِنْ هَـٰذَا رَ‌شَدًا ﴿٢۴﴾

و زنهار در مورد چیزى مگوى که من آن را فردا انجام خواهم داد.(۲۳)مگر آنکه خدا بخواهد، و چون فراموش کردى پروردگارت را یاد کن و بگو: «امید که پروردگارم مرا به راهى که نزدیکتر از این به صواب است، هدایت کند.»(۲۴)
از این آیه می‌توان برداشت کرد که گفتن ان‌شاء الله در هر کاری مناسب است.


پرده‌ی اول؛ علی: دل من

تصمیم به ازدواج گرفته بودم ولی جرأت نمی‌کردم این مطلب را به سرورم بگویم، اما شب و روز در فکر آینده‌ی خود بودم، تا اینکه یک روز که پیش حبیبم بودم به من گفت: علی جان! با ازدواج چطوری؟ من که سرم پایین بود، زیر چشمی می‌دیدم که پیامبر چه لذت پدرانه‌ای می‌برند از اینکه به دامادی من فکر می کند. با خجالت، آهسته گفتم: رسول خدا خود داناتر است.  اما دلم عین سیر و سرکه می‌جوشید، نگران بودم. آخر من دلم را به ناز دلبری باخته بود و می‌ترسیدم که حضرت کسی دیگری را به من پیشنهاد دهد. در قبیله ما، قریش، دختر کم نبود، اما آنکه دل مرا برده بود از آنان نبود. نگران بودم.

پرده‌ی دوم؛ باز هم علی: خبر آمد خبری در راه است

نفهمیدم چه شده بود که گفتند حبیبت با تو کار دارد.  او جان من بود که تا ندایش به گوش می‌رسید لبیک من به سوی او پرّان می‌شد. اما اینبار دلم کمی می‌لرزید انگار چیزی فهمیده بود. خودم را به خانه امّ‌سلمه رساندم ، تا چشم پیامبر به من افتاد از جا کنده شده و دستهایش را گشود به سوی من آمد. من که بهتم برده بود. چقدر پیامبر خوشحال بود! چشمانش برق می زد و چنان می‌خندید که دندانهای نازش پیدا بود، و من همچنان بهت زده بودم که گفت: علی جانم! مژده بده! مژده! . گفتم سرورم خیر است انشاالله، اول بگویید چه شده! همچنانکه مرا به سینه‌ی خود فشار می‌داد و می‌خندید گفت: خدا ازدواج تو را که فکر مرا مشغول کرده بود خود به عهده گرفت.

مرا می‌گویی! پاهایم سست شد! پر از شور و تشویش. دیگر صبر نداشتم. ماجرا چیست؟ من بی دلم.

پرده‌ی سوم؛ حبیب خدا:  در آسمان

نشسته بودم که دوست آسمانی من، جبرئیل،  با شاخه‌های سنبل و میخک (قَرَنفُل) نزد من آمد و آنها را به من داد، من آن دو را گرفتم و بوییدم و گفتم: دسته گل به چه مناسبتی است؟ دوستم گفت: مگر خبر نداری ؟ خداوند حوران بهشت را امر فرموده که تمام فردوس را تزیین کنند، به بادهای بهشتی هم دستور داده تا با بوی انواع عطر بوزند، و حورالعین را به خواندن سوره‌های «طه» ، «یاسین» ، «شوری» و… امر فرمود، و به یک … .

جبرئیل هم ذوق زده و یک نفس، با آب و تاب مشغول تعریف بود اما من هنوز جوابم را نگرفته بودم . این همه بریز و بپاش برای چه؟ مگر عروسیه؟! در این فکرها بودم که دوستم گفت: خدا به جارچی بهشت گفته که جار بزند: ای پریان من! ای بهشتیان جمع شوید که اینجا جشن عروسی است! فاطمه را عروس علی کردم. علی به دلبرش رسید، آخر آنها دل داده‌ی هم بودند… . جبرئیل همچنان داشت تعریف می‌کرد. اما من وقتی این را شنیدم ناگاه به شوق از جا پریدم و خدا را شکر گفتم. بنازم به تو ای خدای خوب من که چه خوب در و تخته را به هم جور می‌کنی. خودم را جمع کردم که ببینم دیگر چه خبر بوده. دوست آسمانیم گفت: خداوند تبارک و تعالی به راحیل، آ ن پری خوش کلام و خوش صدا، امر فرموده که خطبه بخواند.

پرده‌ی چهارم؛ راحیل:  قرار عاشقی

من هم مثل همه پر از شور بودم و تصمیم داشتم که خطبه‌ی این دو عاشق را به زیباترین شکل بخوانم، خطبه‌ای ماندگار. من چقدر خوشبخت بودم خطبه‌ی زهرا و علی را می‌خواندم. همه ساکت بودند و من گلواژه‌های ادبستان عاشقی را بر هم می‌تنیدم. همه ساکت بودند و به من گوش می‌دادند. تا آنکه من با صلواتی به حبیب خدا کلامم را تمام کردم که خِتامش به مِسک باشد. به شور این پیوند و اتمام خطبه همهمه‌ای به پا شد که ناگاه آن خدا به ندایی گفت: «ای حوریان بهشت من! به علی بن ابی طالب حبیب محمّد، و فاطمه دختر محمّد تبریک بگویید. من برای آنان خیر و برکت قرار دادم». خاضعانه به درگاه خداوند عرض کردم: پروردگار من، برکت تو بر آن دو بیشتر از آنچه ما در بهشت دیدیم نیست؟ خداوند، بنده نوازانه فرمود: ای راحیل! از جمله برکت من بر آن دو این است که آنان را بر محبّت خودم، با هم همراه می‌کنم و حجّت خود بر مردم قرارشان می‌دهم، و قسم به عزّت و جلالم که از آن دو، فرزندانی بوجود خواهم آورد که در زمین گنجینه‌داران معادن حکمت من باشند.

پرده‌ی پنجم؛ علی: شکرانه

من به عشقم رسیده بودم و بسان موج به ساحل رسیده آرام بودم. و تنها آنچه باید می‌کردم افتادن به پای کسی بود که پیوند دهنده‌ی دلهاست. این بود که بیدرنگ و متواضعانه، از صمیم دل زبان گشودم که: «رَبِّ اَوزِعنی اَن اَشکُرَ نِعمتَکَ التی اَنعمتَ عَلَیَّ» پروردگارا! مرا بر آن‌ دار که شکر نعمتی که به من دادی، به ‌جای آرم (نمل: ۱۹)

حبیبم نیز دعای مرا آمین گفت .

پرده‌ی ششم؛ پیامبر: راز ناز

رازی در دلم بود که باید به علی می‌گفتم. او باید می‌دانست که چقدر برای من و دخترم عزیز است. صدایش کردم و به او گفتم: علی جانم! بزرگانی از قریش در مورد ازدواج فاطمه با تو مرا سرزنش کردند و گفتند: ما او را از تو خواستگاری کردیم ولی او را به ما ندادی، بلکه به عقد علی در آوردی، من هم به آنان گفتم: قسم به خدا، من این کار را نکرده‌ام، خداوند او را به شما نداد و به عقد علی در آورد، جبرئیل بر من نازل گشت و گفت: ای محمّد! خداوند- جل جلاله- می‌فرماید: اگر علی را خلق نکرده بودم، برای دخترت فاطمه، در روی زمین، از آدم تا خاتم، کفو وهمتایی نبود. آری تو همسر زهرایی. جز تو کسی در قد زهرا نبود. جز تو که می‌تواند نیمه‌ی زیبنده‌ی زهرا باشد؟ که می‌تواند پدر حسنین باشد؟ دوستت دارم علی جان!

پرده‌ی هفتم؛ من: خوشه‌های پند

 من وارد صحنه می‌شوم. چراغها روشن می‌شود. هنوز گونه‌ تماشاچیان به تب این نمایش گرم است و چشمها خیره. وسط صحنه می‌ایستم و شروع می‌کنم:

سلام

به شما شاهدان این پیوند آسمانی، تبریک می‌گویم.

سوالی از شما می‌پرسم: کجای این داستان زندگی و دنیای رنگ باخته‌ی من و تو را نقش می‌زند؟

چند دقیقه‌ای بر جای خود بنشینید. و همچنان که به این آیات گوش می کنی، ببین علی و زهرا که حجت برای تو هستند ماجرای ازدواجشان چه درسی برای تو دارد؟

من از خودم شروع می‌کنم. درسی که من گرفتم اینها بود:

۱- زن و شوهر باید کفو هم باشند. و کفویت یعنی همان همسری. یعنی قد و قوارشان یکی باشد. قدیمیها می‌گفتند کبوتر با کبوتر … . این همسری و هم شأنی در همه چیز است در تیپ، در خانواده، در دارایی، در تحصیلات و در… . دیدید چقدر بعضی زن و شوهرها نا متوازنند؟

۲- نتیجه‌ی ازدواج فرزند است. خدا علی و زهرا به هم رساند تا حسن و حسین از دامن آنان برآیند. چقدر این نکته مهم است و چقدر ما به آن بی توجه. در انتخاب همسر دقت کنیم و ببینیم فرزندمان از ریشه‌ی که شیره ‌می خورد و در دامان که پرورده می‌شود. خلاصه آنکه ما نیم سیبی هستیم که سراغ نیمه‌ی گم شده‌ایم. باید حواسمان باشد که به که می‌چسبیم!

شما چه درسهایی گرفتید؟

آستانه این مطلب پذیرای تبریکات شما به ممیمنت این خجسته پیوند است!

کامتان به نام علی و همسرش، شیرین مدام بادا

توجه!!

۱-  بجز پرده‌ی  هفتم باقی ماجرا بر اساس روایتی از امام رضا علیه السلام در کتاب عیون اخبار الرضا پرداخته شده است.

۲- این نمایش به یاد آفتاب هشتم، حضرت رضا علیه السلام، در هشت پرده رقم خوده است.

منتظر نظرات خوب شما در مورد این پست وسایر مطالب سایت هستیم.

منبع: چهارده خورشید به نقل از تبیان



شنبه 11 آبان 1392برچسب:موسی,شیطان, :: 13:0 ::  نويسنده : امیرحسین

1-اگر خواستی چیزی را ببخشی آن  را زود ببخش وگرنه فرصت ثواب آن را از تو می گیرم.

۲-با زن بیگانه هیچگاه تنها منسین که تو را به زنا می کشانم.

۳-هرگاه دچار غضب شدی مکان خود را تغییر ده والا تو را به فتنه می کشانم.



جمعه 10 آبان 1392برچسب:جالب,قران, :: 19:55 ::  نويسنده : امیرحسین



خطرناک‌ترین تروریست‌های دنیا که در حال حاضر بیشتر آنان در سوریه حضور دارند به شرح زیر است:

1. ایمن‌الظواهری: رهبر سازمان تروریستی القاعده که آمریکا برای کسی که در بازداشت وی کمک نماید، 25 میلیون دلار جایزه تعیین کرده است.

2- ناصر الوحیشی: رهبر سازمان القاعده در شبه جزیره عربستان.

3- ابراهیم العسیری: گفته می‌شود وی مغز متفکر ساخت بمب‌های مربوط به القاعده در شبه جزیره عربستان است.

4- احمد عبدی جودان: وی با اسم مختار ابو الزبیر معروف است؛ او رهبر جنبش الشباب سومالی است و برای دستگیری وی تا 7 میلیون دلار جایزه تعیین شده است.

5- مختار بلمختار: یک چهره شاخص در سازمان القاعده در کشورهای مغرب اسلامی است، دولت آمریکا برای دستگیری وی تا 5 میلیون دلار جایزه تعیین کرده است.

6- ابومحمد جولانی: رهبر جبهه النصره از شاخه‌های القاعده در سوریه است.

7- ابوبکر البغدادی: رهبر سازمان تروریستی دولت اسلامی عراق است، آمریکا برای کسی که در دستگیری وی کمک کند مبلغ 10 میلیون دلار جایزه تعیین کرده است.

8- سراج الدین حقانی: رهبر شبکه حقانی در افغانستان است، جایزه کمک به دستگیری وی بالغ بر 5 میلیون دلار است.

9- ابوبکر شیخو: رهبر جنبش بوکوحرام در نیجریه است که برای دستگیری وی مبلغ 7 میلیون دلار جایزه تعیین شده است.

10- دوکو عمروف: رهبر امارت قفقاز است، این گروه یک گروه چچنی است که برای برپایی حاکمیت افراط‌گرای اسلامی در بخش‌های وسیعی از جنوب روسیه فعالیت می‌کند، برای دستگیری وی نیز 5 میلیون دلار جایزه تعیین شده است.



چهار شنبه 8 آبان 1392برچسب:تصاویرزیباسازی وبلاگ,وبلاگ, :: 18:21 ::  نويسنده : امیرحسین



دو تن از بهترین ضربه آزاد زن های جهان در سالهای اخیر یعنی جونینیو و دل پیه رو بودند. اما واقعاً در حال حاضر چه کسی بهترین ضربات ایستگاهی جهان را می زند؟

از زمانی که جونینیو برزیلی در سال ۲۰۰۱ به لیون پیوست خود را به عنوان یکی از بهترین ضربه آزاد زن های قاره سبز مطرح کرد. این بدان معنی است که وی هرساله در لیون ۶ گل روی ضربه آزاد به ثمر می رساند. از طرف دیگر دل پیه رو، استاد استفاده از توپ های مرده می باشد در این زمینه تبحر خاصی دارد. اما تنها این دو بازیکن نیستند که خوب ضربه آزاد می زنند دنیا استادان زیادی در این زمینه دارد :

● لیگ برتر انگلستان
▪ وین رونی (منچستریونایتد و انگلیس)
▪ رابی ون پرسی (منچستر یونایتد و هلند)
▪ استیون جرارد (لیورپول و انگلیس)
▪ فرانک لمپارد (چلسی و انگلیس)
▪ خوان ماتا (چلسی و اسپانیا)
▪ لوئیس سوارز (لیورپول و اروگوئه)

● سری آ ایتالیا
▪ کاکا (آث میلان و برزیل)
▪ ماریو بالوتلی (آث میلان و ایتالیا)
▪ آندره پیرلو (یوونتوس و ایتالیا)
▪ کامبیاسو (اینتر میلان و آرژانتین)
▪ کارلوس توز (یوونتوس و آرژانتین)
▪ فرانچسکو توتی (رم و ایتالیا)

● لالیگا اسپانیا
▪ کریستیانو رونالدو (رئال مادرید و پرتغال)
▪ لیونل مسی (بارسلونا و آرژانتین)
▪ دنی آلوز (بارسلونا و برزیل)
▪ ژاوی (بارسلونا و اسپانیا)
▪ نیمار (بارسلونا و برزیل)
▪ گرت بیل (رئال مادرید و ولز)
▪ گابی (اتلتیکو مادرید و اسپانیا)
▪ ژابی آلونسو (رئال مادرید و اسپانیا)

● بوندسلیگا آلمان
▪ فرانک ریبری (بایرن مونیخ و فرانسه)
▪ مارکو رویس (بورسیا دورتموند و آلمان)
▪ تونی کوروس (بایرن مونیخ و آلمان)
▪ باستیان شواین اشتایگر (بایرن مونیخ و آلمان)
▪ رافائل ون دروات (هامبورگ و هلند)
▪ جولیان دراکسلر (شالکه و آلمان)
▪ کوین پرینس بواتنگ (شالکه و غنا)

● لیگ 1 فرانسه
▪ زلاتان ابراهیموویچ (پاری سن ژرمن و سوئد)
▪ الکس (پاری سن ژرمن و برزیل)
▪ رادامل فالکائو (موناکو و کلمبیا)
▪ یوان گورکوف (لیون و فرانسه)

● سوپر لیگ ترکیه
▪  وسلی اشنایدر (گالاتاسرای و هلند)

● قاره آسیا
▪ کیم هیونگ بوم (هیوندا موتورز و کره جنوبی)
▪ یاسوهیتو اندو (گامبا اوزاکا و ژاپن)
▪ دوزنیو (چانگ جون و چین)
▪ جواد نکونام (استقلال و ایران)
▪ علی کریمی (تراکتورسازی و ایران)

در اینجا نگاهی به بازیکنانی که در گذشته نه چندان دور این عنوان را به یدک می کشیدن می اندازیم:

▪ روبرتو کارلوس (برزیل)
▪ دیوید بکهام (انگلیس)
▪ الساندرو دل پیرو (ایتالیا)
▪ جونینیو (برزیل)
▪ زین الدین زیدان (فرانسه)
▪ خوان رومن ریکلمه (آرژانتین)
▪ خوزه لوئیس چیلاورت (پاراگوئه)
▪ خوان سباستین ورون (آرژانتین)
▪ توماس هسلر (آلمان)
▪ میشائیل بالاک (آلمان)
▪ دیگو مارادونا (آرژانتین)
▪ اریک کانتونا (فرانسه)
▪ ریوالدو (برزیل)
▪ دونگا (برزیل)
▪ کلودیو راوانلی (ایتالیا)
▪ الساندرو کاستاکورتا (ایتالیا)
▪ رونالدینیو (برزیل)
▪ آلوارو رکوبا (اروگوئه)
▪ ادگارد داویدز (هلند)
▪ فرانک دی بوئر (هلند)
▪ رونالد کومن (هلند)
▪ دنیس برکمپ (هلند)
و ...

شاید بتوان گفت کشور برزیل با داشتن 9 بازیکن متخصص در ضربات ایستگاهی از سالهای گذشته تا به امروز بیشترین کاشته زن های دنیا را در اخیتار دارد.

نکته جالب این است که هر یک از این بازیکنان به شیوه خاص خود به توپ ضربه می زنند. برای مثال هیچ کس نمی تواند مثل بکهام به توپ کات بدهد و یا مثل کارلوس محکم شوت بزند اما در هر صورت تمامی این روش ها می توانند الگوهای مناسبی برای آموزش زدن ضربه آزاد باشند.



سردار سرلشکر قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس ایران یکی از تاثیرگذارترین افراد در خاورمیانه و البته یکی از ناشناخته‌ترین آنهاست. این تاثیرگذاری باعث شده است تا رسانه‌های غربی همواره به دنبال خبرسازی و گمانه‌زنی درباره ابعاد شخصی و بین‌المللی ایشان باشند.

نشریه نیویورکر در مقاله‌ای بلند به قلم دکستر فیلکینز، به بررسی نقش فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تحولات خاورمیانه و نیز ویژگی‌های شخصی وی از زبان مأمورین سیا و سایر مقامات کشورها پرداخته و وی را یکی از تأثیرگذارترین چهره‌های خاورمیانه معرفی می‌کند.

البته انتشار این مطلب به معنای تائید محتوای آن نبوده و صرفا برای آشنایی مخاطبان با نظرات رسانه‌های غربی در خصوص این شخصیت تاثیرگذار فراملی است. در زیر می‌توانید نخستین بخش از این مطلب را مطالعه کنید:

"فوریه گذشته چندین تن از بانفوذترین چهره‌های سیاسی ایران در مسجد امیرالمومنین در شمال تهران در همایشی برای افسران سپاه پاسداران دور هم جمع شدند. آنها برای ادای احترام به یکی از فرماندهان شهید خود آمده بودند. حسن شاطری، یکی از فرماندهان ارشد شاخه قدرتمند و نخبه سپاه پاسداران به نام نیروی قدس بود. گفته می‌شود که این نیرو ابزار اصلی سیاست خارجی ایران است، تقریبا چیزی شبیه ترکیب سی.آی.ای و نیروی ویژه آمریکا؛ نام این نیرو معادل فارسی اورشلیم است که رزمندگان آن وعده داده‌اند آن را آزاد کنند.

هدف این نیرو از سال 1979 این بوده است که دشمنان ایران را سرنگون کرده و نفوذ ایران را در سراسر خاورمیانه گسترش دهد. شاطری بخش عمده‌ای از عمر حرفه‌ای خود را در خارج از ایران گذراند؛ نخست در افغانستان و پس از آن در عراق.

شاطری در جاده بین دمشق و بیروت شهید شد. گفته می‌شود که وی به همراه هزاران عضو نیروی قدس برای کمک به بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه و یکی از متحدان اصلی ایران به سوریه رفته بود. شاطری ظرف چند سال گذشته تحت عنوان رئیس نیروی قدس در لبنان برای کمک به تقویت حزب‌الله در آنجا حضور داشت. شرایط شهادت شاطری مبهم باقی مانده است: یکی از مقامات ایرانی گفته است که شاطری "مستقیما" توسط "رژیم صهیونیستی" هدف قرار داده شده است.

در مراسم خاکسپاری شاطری، بعضی از عزاداران گریه می‌کردند و برخی هم به رسم شیعیان سینه می‌زدند. تابوت شاطری در پرچم ایران پیچیده شده بود و اطراف آن را فرماندهانی گرفته بودند که لباس سبز رنگ سپاه را بر تن داشتند. پدر عماد مغنیه هم در این مراسم حضور داشت. عماد مغنیه متهم بود که مسئولیت انفجاری در سال 1983 در بیروت که منجر به کشته شدن 250 آمریکایی شد را بر عهده داشته است.  رهبر معظم ایران پیش از مراسم خاکسپاری این متن را منتشر کرد: "در نهایت، وی شربت شیرین شهادت را نوشید."

کسی که در ردیف دوم مسجد نشسته بود ژنرال "قاسم سلیمانی" فرمانده نیروی قدس بود: مردی 56 ساله با قامتی نه چندان بلند با موهایی خاکستری با محاسنی کوتاه شده. این سلیمانی بود که دوست قدیمی و مورد اعتماد خود، شاطری را به ماموریت فرستاده بود. دوستی و برادری وی و شاطری به عنوان فرماندهان سپاه پاسداران در جریان دفاع مقدس شکل گرفت. دفاع مقدس نامی است که به جنگ ایران و عراق داده شده؛ جنگی که 8 سال به طول انجامید و قریب به یک میلیون کشته بر جای گذاشت. این یک جنگ فاجعه‌آمیز بود اما برای ایران آغاز یک پروژه 30 ساله برای ایجاد منطقه نفوذ شیعیان از عراق و سوریه تا مدیترانه بود. ایران به همراه متحدانش در سوریه و لبنان یک محور مقاومت در برابر قدرت‌های سنی منطقه و غرب تشکیل داد. توازن این پروژه در سوریه تا حدودی به هم خورد و جنگی را اغاز کرد، ممکن است پیروزی در این جنگ به قیمت درگیری‌های قومی باشد که سال‌ها منطقه را فرا می گیرد.

سلیمانی 15 سال پیش فرماندهی نیروی قدس را بر عهده گرفت و در همان زمان وی به عنوان یک نیروی نظامی و یک فرد قدرتمند به دنبال این بود که خاورمیانه را به نفع ایران تغییر شکل دهد. وزارت خزانه‌داری آمریکا سلیمانی را به دلیل نقش وی در حمایت از نظام اسد در لیست تحریم قرار داده است و با این حال وی هنوز برای جهان خارج اکثرا غیر‌قابل رویت باقی مانده است حتی با وجود اینکه ماموران و عملیات‌های زیادی را فرماندهی کرده است. جان مگوایر، افسر پیشین سیا در عراق می‌گوید: "سلیمانی به تنهایی قوی‌ترین عامل اجرایی در خاورمیانه امروز است و هیچ‌کس تا با حال چیزی از او نشنیده است."

سلیمانی گاهی وقت‌ها در مجامع عمومی ظاهر می‌شود، وی معمولا در مراسم‌های جانبازان سخنرانی می‌کند و یا برای ملاقات با رهبر معظم ایران حاضر می‌شود، زیاد خود را در معرض دید قرار نداده و به ندرت با صدای بلند صحبت می‌کند و رفتاری از خود نشان می‌دهد که عرب‌ها از آن تعبیر به "خلب" می‌کنند که به معنای "کاریزمای پنهانی" است. یکی از مقامات ارشد عراقی می‌گوید: " وی نسبتا کوتاه قامت است اما این ظاهر ماجراست. زمانی که 10 نفر در اتاق حضور دارند و سلیمانی وارد می‌شود، جلو آمده ولی کنار شما نمی‌نشیند. وی به آرامی در آن طرف اتاق به تنهایی می‌نشیند. او صحبتی نکرده و اظهارنظری نمی‌کند. تنها می‌نشیند و گوش می‌کند و البته در این لحظه همه تنها درباره او می‌اندیشند."

سلیمانی در مراسم خاکسپاری، کت و پیراهنی سیاه به تن داشت، بدون کراوات؛ به سنت ایرانیان. صورت وی و ابروانش از غم در هم شده بود. نیروی قدس تا به حال چنین فرمانده رده بالایی در خارج از کشور را از دست نداده بود. سلیمانی روز قبل از مراسم خاکسپاری به منزل شاطری رفت تا مراتب تسلیت خود را به خانواده آنها اعلام کند. وی دلبستگی شدیدی به سربازان شهید دارد و معمولا به خانواده آنها سر می‌زند؛ وی در مصاحبه اخیرش با یک رسانه ایرانی گفته است: "‌زمانی که فرزندان شهیدان را می‌بینم می‌خواهم که آنها را ببویم و از خود بی‌خود می‌شوم."

نشریه نیویورکر در ادامه این گزارش مدعی شده اشت: ماه‌های اول سال 2013 تقریبا حدود زمانی که شاطری شهید شد، ایران روزهای خوبی در سوریه نداشت. اسد مرتبا در برابر شورشیان متحمل شکست می‌شد. این شورشیان اغلب سنی هستند، رقبای اصلی ایران. در صورتی که اسد سقوط کند ایران هم پیوند خود با حزب‌الله، پایگاه اصلی خود برای مقابله با اسرائیل را از دست می‌دهد. یکی از روحانیون ایرانی در سخنرانی خود گفته بود: "اگر سوریه را از دست بدهیم نمی‌توانیم تهران را حفظ کنیم."

ایرانیان علی‌رغم اینکه به خاطر تحریم‌های آمریکایی تحت فشار قرار گرفته‌اند اما خللی در تلاششان برای حفظ اسد وارد نشده است. آنها در این مدت حتی یک وام 7 میلیارد دلاری برای بازسازی اقتصاد سوریه به این کشور داده‌اند. یکی از مقامات امنیتی خاورمیانه می‌گوید: "فکر نمی‌کنم دلار مبنای محاسبه ایرانی‌ها باشد. از نظر آنها باخت اسد یک خطر بالقوه است." به نظر می‌رسد حفظ اسد برای سلیمانی یک مسئله حیثیتی است به‌خصوص اگر این موضوع وی را از آمریکایی‌ها متمایز کند. یکی از رهبران سابق عراقی می‌گوید: "سلیمانی به من گفت ایرانیانی هر کاری لازم باشد انجام می‌دهند. وی به من گفت: «ما شبیه آمریکایی‌ها نیستیم. ما دوستان خودمان را رها نمی‌کنیم.»"

این گزارش مدعی شده سلیمانی سال گذشته از رهبران کرد عراقی خواسته بود که اجازه دهد مسیری از شمال عراق به سوریه را برای تامین پشتیبانی باز شود. سلیمانی به یکی از سیاست‌مداران عراقی گفته بود که "ارتش سوریه به درد نمی‌خورد!" از نظر وی نیرویی شبیه بسیج مناسب است. سلیمانی گفته بود: "اگر یک گردان بسیجی به من بدهید من می توانم کل کشور در دست بگیرم." در آگوست سال 2012، شورشیان مخالف اسد 48 ایرانی را در داخل سوریه دستگیر کردند. مقامات ایرانی اعلام کرده‌اند که آنها زائر بودند و برای زیارت اماکن مقدس شیعی وارد سوریه شده‌اند اما در سوی مقابل معارضین و سرویس‌های اطلاعاتی غربی ادعا می‌کردند که این گروه اعضای نیروی قدس ایران هستند. در هر صورت این ایرانی‌ها به قدری برای اسد ارزش داشتند که وی قبول کرد که بیش از 2 هزار نفر از شورشیان دستگیر شده را برای ازادی آنها رها کند. پس از این اتفاق بود که شاطری به شهادت رسید."



فرهاد عزیز و کاپیتان محبوب استقلال؛ بی شک بازوبند استقلال تا ابد بوی تو را خواهد داد، همانطور که تو در زمین همیشه بوی گل می دادی. خداحافظی ات نه تنها برای هواداران بلکه برای هم بازیانت هم شوک بزرگی بود و هنوز هم باور ندارم که دیگر قرار نیست در کنار ما باشی و برای استقلال بازی کنی. 
 
در ادامه پیام جواد نکونام آمده است: به عنوان یکی از محبوب ترین بازیکنان استقلال دوستت داشته و همیشه به یاد تو خواهیم ماند.


خداحافظی مجیدی ؟

چند روز پیش مجیدی با من تماس گرفت و گفت که چنین تصمیمی گرفته است. من هم به او گفتم که این شانس من است که بازیکنان در زمان من خداحافظی می‌کنند. کسانی مثل محمود فکری و منصوریان از او خواستند در بازی برگشت برابر تراکتورسازی خداحافظی کند اما او گفت دلایل خودش را دارد. فرهاد می‌توانست تا آخر فصل به ما کمک کند. به او پیشنهاد دادم که فقط در بازی‌های تهران به میدان برود و راه‌های دیگری نیز به او پیشنهاد کردم از او خواستم 24 ساعت دیگر فکر کند اما قانع نشد.

رابطه شخصی با مجیدی؟

 فرهاد را خیلی دوست دارم. سوءتفاهم‌هایی بود که از بین رفت. خوشحالم که او در زمان من خداحافظی کرد. فرهاد زحمات زیادی برای استقلال کشید و مردم هم او را دوست دارند. تنها نقطه تاریک مجیدی این بود که می‌توانست بیشتر در تیم ملی بازی کند.  بزرگترین سرمایه فرهاد این است که در دل مردم جا دارد. البته فرهاد از استقلال جدا نمی‌شود. او می‌تواند در کسوت مربی به استقلال کمک کند. او دارای شرایطی است که می‌تواند در آینده در لباس مربیگری به استقلال کمک کند. 

  درگیری‌اش با خبرنگاری که پرسیده بود خداحافظی مجیدی به خاطر مسائلی مثل دوپینگ است یا خیر؟

پجای تاسف است که چنین حرف‌هایی زده می‌شود. فکر می‌کنم آن فرد هنوز 20 ساله‌اش هم نشده است. حالا اگر حرفی هم بزنیم، به آنها برمی‌خورد. واقعا ناراحت شدم وقتی دیدم کسی که 20 سال برای فوتبال کشور زحمت کشیده، در حالی که هنوز در زمین فوتبال است، چنین حرف‌هایی درباره‌اش می‌زنند.



سه شنبه 7 آبان 1392برچسب:مجیدی, :: 20:23 ::  نويسنده : امیرحسین

او یک تصمیم شخصی گرفت و ناگهانی خداحافظی کرد اگر با باشگاه هماهنگ می‌کردیم ما یک بازی خیلی مفصل برای او هماهنگ می‌کردیم تا ماندگار شود. بهتر بود این هماهنگی صورت بگیرد و وداع خوبی داشته باشد. او یکی از ستاره‌های آبی‌پوشان بود. حتما هم برای این کارش توجیهاتی دارد.

سرپرست استقلال در مورد اینکه چرا اعلام کرده خداحافظی مجیدی با مهدوی‌کیا متفاوت است، گفت: من نگفتم خداحافظی آنها فرق می‌کند. مهدوی‌کیا هم یک ستاره بود احساسم این بود که مهدوی‌کیا را خداحافظی دادند اما مجیدی برخلاف میل باطنی ما رفت. به مهدوی‌کیا خیلی بیشتر از مجیدی ظلم شد.



هافبک ملی‌پوش استقلال در خصوص خداحافظی فرهاد مجیدی گفت:‌ به عنوان یکی از کوچکترین بازیکنان استقلال از خداحافظی مجیدی ناراحت شدم و برای او آرزوی موفقیت دارم. او سالها برای استقلال و فوتبال ایران زحمت کشیده بود. دنیای حرفه‌ای هم همین است یک روز می‌آیی و یک روز باید بروی.

وی در پاسخ به این سؤال که فکر نمی‌کنی این خداحافظی غریبانه بود،‌ گفت: به نظر من او در شرایط خوبی خداحافظی نکرد. بازیکنان دیگری هم که پیش از این خداحافظی کردند، غریبانه بود.



فرهاد مجیدی امروز رسما از دنیای فوتبال خداحافظی و به نوعی جامعه فوتبال را غافلگیر کرد.

 علی دایی سرمربی پرسپولیس در خصوص این اتفاق اظهار داشت: معتقدم هر فوتبالیستی یک روز باید از فوتبال خداحافظی کند که آن روز روز سختی است، راستش را بخواهید من هرگز دوست نداشتم مجیدی به این زودی با توجه به شرایطی که داشت از فوتبال خداحافظی کند.

وی افزود: باید به تصمیم مجیدی احترام گذاشت، فرهاد هنوز هم از خیلی از جوان‌های ما بهتر است. او به این فوتبال و باشگاه استقلال خدمات زیادی کرد و مجیدی همیشه در فوتبال ایران بزرگ هست و خواهد ماند. همین که مجیدی در قلب مردم بود نشانگر همه چیز است.

دایی تاکید کرد: به عنوان یک پرسپولیسی قلبا مجیدی را دوست دارم و آرزو می‌کنم در زندگی مربیگری و شخصی مانند همیشه که در دل مرد جای داشت، موفق باشد. امیدوارم در زندگی و آینده کاری فوتبالی خود به هر چیزی که می‌خواهد مثل دوران فوتبالش برسد.

وی در خصوص همبازی بودنش با مجیدی در تیم ملی گفت: زمانی که سرمربی تیم ملی بودم او شاگردم بود و حتی با هم همبازی بودم. او یکی از بهترین دوستان من بود و مردم درخشش او در فوتبال را دوست داشتند. به عنوان یک پرسپولیسی برای وی آرزوی موفقیت دارم و قطعا می‌تواند به اهدافش برسد.




به گزارش خبرگزاری فارس، فرهاد مجیدی، یکی از محبوب‌ترین بازیکن تاریخ باشگاه استقلال، بازیکنی که با خاطرات دو نسل از هواداران استقلال عجین شده است، یک بار دیگر و در اقدامی غیر قابل پیش‌بینی از میادین فوتبال خداحافظی کرد.

 
مجیدی سال گذشته و پس از اینکه درهای استقلالی که امیر قلعه‌نویی سکاندارش بود به دلایل مختلف به رویش بسته شد، در هفتمین روز از هشتمین ماه سال از فوتبال خداحافظی کرد؛ تصمیمی که خیلی دوام نیاورد و مجیدی با این ادعا که اگر یک هوادار هم از بازگشت من به استقلال خوشحال شود، به تیم محبوبم بر می‌گردم، دوباره برگشت تا در نهایت یک کاپ قهرمانی دیگر را در پایان فصل بالای سر ببرد.
 
*آغاز راه جوانی
 
مجیدی 37 ساله دوران بازیگری خود را با جوانان کشاورز آغاز کرد و پس از مدتی بازی در این تیم به جوانان بهمن پیوست. وی در ادامه به طور قرضی برای بازی در مسابقات استانی به تیم پارچین پیوست و دوباره پس از 8 ماه حضور در این تیم به تیم بزرگسالان بهمن، تیمی که فرهاد کاظمی مربی‌اش بود بازگشت. 
 
مجیدی در تیر ماه سال 76 در حالی که تنها 20 سال سن داشت یک بار دیگر به طور قرضی راهی استقلال شد و در اولین سال حضور در این تیم، عنوان قهرمانی را به دست آورد تا پس از یک فصل اول حضور در جمع آبی‌پوشان، رضایت‌نامه دائمی‌اش برای استقلال صادر شود. 
 
مجیدی پس از یک فصل دیگر حضور در استقلال و کسب عنوان نایب قهرمانی آسیا برای مدتی راهی راپیدوین شد و 7 گل هم برای تیم اتریشی به ثمر رساند.
 
 فرهاد در سال 79 برای مدت کوتاهی دوباره راهی استقلال شد و پس از آن برای چندین سال پیاپی پیراهن تیم‌های اماراتی را بر تن کرد که از شاخص‌ترین آنها می‌توان به الوصل اشاره کرد. الاهلی، العین و النصر سایر تیم‌هایی بودند که مجیدی برای آنها در سال‌های حضورش در امارات به میدان رفت.
 
 
*بازگشت دوباره و روزهای اوج 
 
فرهاد مجیدی در بازگشت مجدد خود به استقلال در سال 86 موفق شد با بازی‌های درخشان خود به همراه این تیم قهرمانی در جام حذفی در همان سال و قهرمانی لیگ برتر فوتبال ایران یک سال پس از حضور دوباره در استقلال را با این تیم به دست آورد.
 
*روزی که دست استقلالی‌ها در حنا ماند
 
فرهاد مجیدی در پایان نیم فصل 91-90 لیگ ایران در حالی که به عقیده کارشناسان در صورت باقی ماندن در استقلال می‌توانست یک قهرمانی دیگر را به همراهی این تیم تجربه کند و البته در جالی که در پایان نیم فصل استقلال اختلاف امتیازی زیادی با سایر حریفانش داشت به دلایلی که هنوز برای هواداران استقلال نامشخص و پنهان مانده است با قردادی چهار ماهه به تیم الغرافه قطر پیوست. 
 
*مجیدی و نمادی که ماندگار شد 
 
مجیدی که در 4 ماه حضور خود در الغرافه 7 گل هم برای تیم قطری به ثمر رسانده بود به همراه این تیم جام حذفی قطر را هم کسب کرد. با این حال پررنگ ترین ثمره حضور او در قطر دیدار تیمش با پرسپولیس در لیگ قهرمانان آسیا در تهران بود که پس از تعویض با نشان دادن عدد 4، این نماد را برای هواداران تیمش جا انداخت.
*شاگرد مکتب حجازی، دوباره شاگرد امیر شد
 
مجیدی پس از جدایی از الغرافه قطر و با وجود پیشنهادات زیاد از تیم‌های اماراتی و ایرانی از جمله پرسپولیس و در حالی که حضورش در استقلال به بن بست خورده بود از میادین خداحافظی کرد اما در ادامه شرایط برای بازگشت کاپیتان مهیا شد و او یک بار دیگر شماره 7 پیراهن تیم محبوبش را بر تن کرد و در نهایت یک بار دیگر در پایان فصل کاپ قهرمانی استقلال در لیگ برتر را بر فراز ورزشگاه آزادی به اهتزاز درآورد.
 
مجیدی در حالی دوباره شاگرد قلعه‌نویی شد که پیش از آن و در زمان خداحافظی‌اش گفته بود شاگرد مکتب حجازی است. 
*41 بازی ملی و 10 گل زده
 
 مجیدی اولین بار در سن 20 سالگی به منظور حضور در جام ملت‌های آسیا 1996 در امارات توسط محمد مایلی‌کهن به تیم ملی دعوت شد و نخستین بازی ملی خود را در برابر کویت و در سال 1375 انجام داد. این مهاجم 5 مهر 1390 هم با ارسال نامه‌ای به فدراسیون فوتبال را از بازی‌های ملی اعلام کرد.
 
مجیدی پس از 41 بازی ملی و 10 گل ملی که بدون شک یکی از مهم‌ترین آنها گل به تیم ملی اتریش بود، با تیم ملی هم خداحافظی کرد.
 
*بهترین گلزن آسیایی
 
فرهاد مجیدی، کاپیتان استقلال که البته بیشتر عمر فوتبالی خود را در خارج از ایران سپری کرده و در سن 37 سالگی همچنان مانند یک ستاره در خط حمله آبی‌ها می‌درخشید و بارها در فصل جاری ناجی استقلال شده بود با 3 گلی که در فصل گذشته لیگ قهرمانان آسیا به ثمر رساند با 23 گل به عنوان بهترین گلزن آسیایی استقلال شد.
 
در این بین مجیدی 14 گل را در لیگ قهرمانان آسیا و 9 گل دیگر را در رقابت‌های جام در جام باشگاه‌های آسیا به ثمر رساند.
 
*مجیدی در دربی‌ها
فرهاد مجیدی در 15 دربی که تجربه حضور در آنها را داشته است تجربه زدن 4 گل به این تیم را دارد.
 
او در دربی‌های 67، 68، 69 و 71 سابقه گلزنی به پرسپولیس را دارد که از معروف‌ترین آنها می‌توان به گل دقیقه 90 وی در دربی 69 اشاره کرد که برتری یک بر صفر برای استقلال و شعار معروف آی بدو آی بدو را به همراه داشت. 
 
 
*افتخارات باشگاهی:
 
-قهرمانی در جام آزادگان 77–76 به همراه تیم استقلال تهران
 
-قهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا 03-2002 به همراه تیم العین امارات متحده عربی
 
-قهرمانی در لیگ امارات 2007–2006 به همراه تیم الاهلی
 
-قهرمانی در جام حذفی 87–86 به همراه تیم استقلال تهران
 
-قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران 88–87 به همراه تیم استقلال تهران
 
-قهرمانی در جام حذفی قطر 2012–2011 به همراه تیم الغرافه قطر
 
-قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران 92–91 به همراه تیم استقلال تهران
 
*افتخارات فردی:
 
بهترین بازیکن لیگ دهم ایران:
 
در نظرسنجی برنامه 90 که در پایان لیگ دهم ایران انجام شد فرهاد مجیدی با رای اکثریت مخاطبین این برنامه به عنوان بهترین بازیکن لیگ دهم ایران انتخاب شد.
 
مرد سال 89 فوتبال ایران: 
 
وی همچنین در نظرسنجی دیگر برنامه نود با رأی بینندگان به عنوان مرد سال 89 فوتبال ایران انتخاب شد.
 
برترین گلزن تاریخ لیگ آسیا در جمع بازیکنان ایرانی: 
 
فرهاد مجیدی با به ثمر رساند 23 گل در ادوار مختلف مسابقات لیگ قهرمانان آسیا هم اکنون رکورد دار بهترین گلزن ایرانی در این مسابقات است.
 
نامزد دریافت جایزه بهترین بازیکن آسیا در سال 2010:
 
کنفدراسیون فوتبال آسیا نام وی را به عنوان یکی از نامزدهای بهترین بازیکن سال 2010 در لیست اولیه خود قرار داد.
 
تنها فوتبالیست ایرانی دارای عنوان قهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا 03-2002 به همراه العین
 
محبوب ترین بازیکن جهان در سال 2011:
 
وی در نظرسنجی سایت فدراسیون بین‌المللی تاریخ و آمار فوتبال (IFFHS) به عنوان محبوب ترین بازیکن جهان در سال 2011 انتخاب شد. همچنین فدراسیون بین‌المللی آمار تاریخ فوتبال با ارسال نامه از فرهاد مجیدی برای حضور در مراسم گالا 2010 و دریافت جایزه این فدراسیون دعوت به عمل آورد.
 
سومین گلزن برتر تاریخ باشگاه استقلال تهران:
 
فرهاد مجیدی با 90 گلی که برای استقلال به ثمر رسانده است سومین گلزن برتر تاریخ این باشگاه به شمار می‌رود.
 
*حرف پایانی..
 
مجیدی امروز از میادین فوتبال در حالی خداحافظی می‌کند که به طور قطع نه تنها یک هوادار بلکه تمام هواداران استقلال از این تصمیم وی شوک زده و ناراحت هستند و مشخص نیست روزی که کاپیتان محبوب استقلال به خاطر شادی دل یک هوادار برگشت، چرا امروز دیگر شکستن دل تمام هواداران برایش مهم نیست و یک بار دیگر درست در روزهایی که استقلال به وجودش برای رسیدن به یک عنوان قهرمانی دیگر و بزرگی کردن در آسیا نیاز دارد، می‌‌خواهد عطای حضور در استقلال را برای همیشه به لقایش ببخشد.


کاپیتان استقلال که 23 سال فوتبال بازی کرد،‌ عصر امروز و پس از بازی با مس کرمان در ورزشگاه آزادی کفش‌هایش را آویخت. او در روز هفتم آبان که هم شماره پیراهنش است،‌ با استقلال وداع کرد. با توجه به اینکه دیدار استقلال – مس آخرین بازی خانگی استقلال در نیم فصل اول است، مجیدی در استادیوم آزادی و در کنار هواداران استقلال، برای همیشه از فوتبال خداحافظی کرد.

 
 
 
در متن خداحافظی فرهاد مجیدی  آمده است: هیچ وقت دوست نداشتم زمان خداحافظی ام را از قبل مشخص کنم. مدتی پیش، به این تصمیم رسیدم که امروز روز خداحافظی از فوتبال است. از فردا همان جایی می ایستم که شما می‌ایستادید. زیر برف، یخ، باران و آفتاب سوزان. اما این بار من باید به شما احترام بگذارم و تشکر کنم، درست همان کاری که شما برای من انجام دادید.
 
تمام خاطره‌ها، خوشی‌ها و لحظه‌های تلخی که در طول سالیان حضور در استقلال داشته‌ام امروز جلوی چشمانم هستند. تلخ ترین خاطره‌ام "4خرداد 1390 " است که روی قلبم حک شده و به هیچ وجه پاک نخواهد شد. روزی که در مراسم تشییع جنازه ناصرخان شرکت کردم و در بهشت زهرا (س) برای همیشه از وی جدا شدم.
 
به من حق دهید که با دشواری از این پیراهن دل بکنم، هر کدام از ستاره‌های آن، مدال‌هایی بودند که همه ما به آن افتخار می‌کردیم. من به بیشتر آرزوهای فوتبالی خود رسیده‌ام و دوست داشتم با قهرمانی در آسیا از فوتبال خداحافظی کنم اما این امر میسر نشد. امیدوارم در آینده به تنها آرزوی دست نیافته ورزشی ام در کنار هواداران عزیز برسم.
 
هواداران عزیز و دوست داشتنی!
 
بازیکنان می‌روند ولی استقلال بزرگ باقی می‌ماند. پیراهنی که سال‌ها نام من بر آن نوشته می‌شد را دوست داشته‌ام و همواره دوست خواهم داشت. پیراهن "آبی" که بر تن بازیکنان بزرگی چون غلامحسین مظلومی و حسن روشن بوده یا همان بازوبندی که مدتها علی جباری، برادران بیانی، امیر قلعه نویی یا جواد زرینچه بر بازوان خود می بستند از جمله خاطرات ماندگارم هستند.
 
تقدیر این بود که در ایران پیراهنی جز پیراهن پرافتخار "آبی" بر تن نکرده و با استقلال از دوران قهرمانی خداحافظی کنم. ازهمه افرادی که این فرصت را برای من فراهم کرده و مرا حمایت نمودند خصوصا "امیر قلعه نویی" قدردانی می نمایم.
 
فرهاد مجیدی امروز به خط آخر سال‌های بازی خود رسیده و وقت آن شده تا پیراهن شماره 7 که میراث بزرگانی چون «مجید نامجو مطلق » است را به بازیکنان تازه نفسی تقدیم کنم که قرار است آینده فوتبال کشور را رقم بزنند.
 
هواداران همیشگی!
 
از فردا دیگر بازیکن استقلال به شمار نمی‌آیم ولی همواره یکی از شما خواهم بود و برای قهرمانی استقلال دعا خواهم کرد. هر چه دارم از استقلال و هوادارانش است و هر کجا که باشم برای سربلندی استقلال تلاش خواهم کرد.
 
چقدر سخت است پایان بردن این نامه، همین طور نام‌ها مقابل چشمانم رژه می‌رود، از تمام مربیانی که در این سال‌ها برایم زحمت کشیدند، از مدیرعامل محترم باشگاه جناب آقای فتح ا...زاده و دیگر مدیران گذشته، کارشناسان، بازیکنان، کادر پزشکی، تدارکات، اهالی رسانه، دوستان، خانواده خصوصا پدر و مادر عزیزم و تک تک آن هوادارانی که در این سال‌ها همراهی‌ام کردند، کمال سپاسگزاری و قدردانی را دارم.
 
در پایان لازم است برای تیم ملی کشورم که با درایت جناب آقای علی کفاشیان، رییس فدراسیون فوتبال و مربی بزرگش کارلوس کی روش، تلاش بازیکنان و دعای خیر مردم عزیز به جام جهانی صعود کرد، آرزوی موفقیت نمایم.
 
خدای من شاهد است که در تمام این سال‌های طولانی با تمام توانم بازی کردم و اگر قصوری از من سر زده از همه پوزش می‌طلبم.
 
مجیدی‌ها می‌آیند و می روند، اما آنچه باقی می‌ماند نام "استقلال" است که پشتش به شما هواداران، مثل همیشه گرم خواهد ماند. زنده باد ایران، زنده باد استقلال./ش
 
برادر کوچک شما
 
فرهاد مجیدی


درباره وبلاگ


امیدوارم که مطالب وبلاگ من برای شمامفیدباشد. باآرزوی موفقیت برای شما
موضوعات
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان امام خامنه ای (همه چیز) و آدرس amirkazemi1.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 574
بازدید دیروز : 2842
بازدید هفته : 6344
بازدید ماه : 12990
بازدید کل : 189102
تعداد مطالب : 784
تعداد نظرات : 12
تعداد آنلاین : 1

Alternative content